- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 177646 - 38/1
- وزن: 0.20kg
سرود صد هزار افیلیای عاشق
نویسنده: قطب الدین صادقی
ناشر: روشنگران و مطالعات زنان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 88
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
نمایش "سرود صدهزار افلیای عاشق" درباره نسل کشی است. در مقطعی از حکومت ظالمانه صدام حسین، در مقابل مقاومت مردمان کُرد عراق او تصمیم می گیرد که بخشی از این مردم را دستگیر کرده و از بین ببرد.
صدام دارایی آن ها را مصادره می کند، مردان را بدون برگزاری دادگاهی محکوم به تیرباران در گورهای دسته جمعی می کند. زنان و دختران نیز طعمه شهوت افسران حزب بعث می شوند و جمعی نیز به حرمسراها و کلوپ های اعراب در عربستان، کویت و مصر و چند جای دیگر فرستاده می شوند. این فاجعه بزرگ به نام انفال مشهور است....
«انفال» نام عملیاتی نظامی است که در طی هشت مرحله در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ در کردستان عراق توسط رژیم صدام حسین، برای نسلکشی کردها در ابعادی وسیع و هولناک صورت گرفت. انگیزهی این عملیات ظاهرا بهخاطر همکاری نظامی کردهای عراق با نیروهای ایرانی در جنگ هشتسالهی ایران و عراق بود. این نمایشنامه سرگذشت زن بازیگری است که خود، همسر و گروه تئاترش قربانی «انفال» شدند:
[ زنی جوان با لباسهایی شندره و سر و رویی آشفته، در شهری سوخته و ویران، دستهای گل میبافد و آرامآرام زیرلب لالایی میخواند. مردی سراپا گِل اندود ـ چون روحی سرگردان ـ همهجا با اوست. در کنار اوست. پیش روی اوست. ]
زن جوان:
«لالا لالا گل چاهی
از این دختر چه میخواهی؟»
ای شب! من یکی از صدهزار افیلیای این شهرم. اینها گلهای رنج مناند. چه گلهایی! با رایحهی زرد و صورتی! ببینید. میروم دعا کنم. به شمشیر سوگند! من اینجا بر امواجی از غم نشستهام تا نشانههای عاشق راستینم را بیابم. او تاجی از گل به سر دارد و بر پاهایش دو ا طلسی پوشاندهاند. او شاهزاده «انفال» است، شاهزادهی هزار شهر خالی! او به جای چشم دو مشعل دارد، و به جای زبان کندویی عسل. برفی سنگین نشست: درختی زیبا شد، درختی شکست. چه گفتید؟ اینجا نیست؟ خواهش میکنم دقت کنید اواینجاست. آنجاست. اوهمهجاست!
کی بود میگفت دوست داشتن یعنی دو نفر بودن بدون نیاز به هیچ سومی؟ ای بانوی عاشقکش! عشق تو مرده است و تنش خاک شده است. تن او مرده است و روحش خاک شده است.