- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 89108 - 113/8
- وزن: 0.30kg
- UPC: 50
سرباز کوچک
نویسنده: محمد کلباسی
ناشر: کتاب زمان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 165
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1358 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : عالی
مروری بر کتاب
مجموعه دوازده داستان
...سرباز، بر بالاترین پله ی بانک، دو دست را بالا برد و «او» را سر دست کرد و رو به مردم نشانش داد. حالا صورت او رو به مردمی بود که هر لحظه بیشتر میشدند. صدای حیرت زده صیحهای آمد و خاموش شد. ناگاه سکوت جای فریاد و قیل و قال را گرفت. پیچ رادیو ماشین را بی اختیار چرخاندم. گوینده گفت: «... و معنی و مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد به پناهگاه بروید...رادیو را بستم و سرم را روی فرمان گذاشتم که روزنامه روش بود....
هوشنگ گلشیری مجموعه داستان «مثل همیشه» و «نمازخانه ی کوچک من» را در سالهای 1347 و 1354منتشر کرد. بعد «سنگر و قمقمههای خالی» از بهرام صادقی در 1349 به چاپ رسید. سرانجام «سرباز کوچک» از محمد کلباسی در 1358 منتشر شد. با نشر این آثار رئالیسمِِ نوی پا گرفت که تحولی در ادبیات داستانی ما ایجاد کرد. اگر بخواهیم به دنبال ریشههایش بگردیم، هدایت را میتوان در آن دورها دید، برای چراغی که افروخت و راهی که با جانش روشن کرد.ن
ویسنده در روایت داستان «ناگهان عبدالحسین خان» از مجموعه «سرباز کوچک»، از تکنیک نوی استفاده میکند. تضاد درونی شخصیت اصلی داستان را به بیرون ارجاع میدهد. در داستانش دو عبدالحسین خان وجود دارد. یکی مدام ناظر اعمال دیگری است. یکی کارمند دون پایه درستکار و دیگری عبدالحسین خان فاسد و رشوه گیر که معاون حسابداری است. سرانجام، کارمند فاسد بازی را میبرد و عبدالحسین خانِ درستکار ناچار میشود خانهاش را ترک کند. چون نه رییس اش او را میخواهد و نه همسر و فرزندانش.
در همان مجموعه، در داستان درخشان «سرباز کوچک»، ماجرای آدمی روایت میشود که در این دنیای کج مدار برای عده ای حکم موشِ آزمایشگاه را دارد. مجموعه داستان «سرباز کوچک» تنها یک بار، آن هم در سال 1358 منشر شد و دیگر مجوز نشر نگرفت. بدون «سرباز کوچک» شناخت داستان نویسی کلباسی ناقص میماند.رئالیسم کلباسی برای روایت، در بسیاری از داستانهایش از لایه ی اول واقعیت می گذرد و به عمق بیشتری از زندگی شخصیتهایش میرسد.
او آدمهای داستانهایش و شیوه زندگیشان را میشناسد. با زبان و ذهنشان آشناست. به خصوص آدمها و فضاهای سنتی را با چیرگی نقش میزند. به «صاحب نظرِ» درونیِ نویسنده اجازه زیاده گویی نمیدهد، به همین علت صدای مخلی در داستانهایش شنیده نمیشود که خواننده را آزار بدهد. با نگاهی تیزبین، زندگی درونی و بیرونی شخصیتها را میکاود و رنج و تنهایی و وانهادگیشان را برابر چشم و ذهن خواننده میگذارد.
فهرست
و باد بود که ...
فاجعه
میعاد
بازمانده ها
بوته های بی نام
مثل درختی در گردباد
سرباز کوچک
و...