- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 61256 - 114/6
- وزن: 1.00kg
- UPC: 45
سراج القلوب
نویسنده: ابونصر قطان غزنوی
کاتب: احمد شیرازی
ناشر: مطبعه سپهر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 173
اندازه کتاب: وزیری جلد سخت - سال انتشار: 1281 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
این کتاب، به بیان داستانهایی از ماجرای آفرینش و سرگذشت پادشاهان و پیامبران به طریق سؤال و جواب اختصاص دارد.
دوره زندگانی مؤلف سراج القلوب مشخص نیست، تنها بر اساس ویژگیهای سبکی متن و تأثر احتمالی مؤلف از برخی آثار، میتوان با احتیاط احتمال داد که عصر زندگانی وی نباید پیش از اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم بوده باشد.
قطان غزنوی در اول کتاب میگوید: «...این رسالهایست در بیان غرائبهای پیشینیان و قصههای گذشتگان و اخبار پیغمبران تا بندگان، خدای عز و جل و علا را بشناسند و اکثر آنها سؤالهائی است که از جناب رسول و خاتم انبیاء(ص) پرسیدهاند و آن حلال مشکلات، ایشان را جواب فرموده و لذا مسمی بسراج القلوب شد تا دل مؤمنان از این روشن و فرحناک گردد...».
کتاب سراج القلوب دارای چهل و چهار باب است که برخی از آنها عبارت است از:
باب اول: در صفت آفرینش جهان؛ باب دوم: اول چیزی که خدای تعالی آفرید؛ باب سوم: در صفت آسمانها؛ باب چهارم: در بیان نام زمینها و ... .
در مورد روایات موجود در آن باید گفت؛ بعضی روایات کمیاب و نایابی در سراج القلوب آمده که در جای دیگری نمیتوان آنها را یافت و از سوی دیگر محتوای برخی روایات و یا مشابه آنها، در کتب معتبر نیز ذکر شده است.
... پدر "بلوقیا"، رهبر دینی بنیاسرائیل در یکی از شهرهای مصر بود. هنگامی که وی درگذشت، "بلوقیا" به جایش نشست. از قضا، "بلوقیا" روزی درمییابد که پدرش همهی مطالب مربوط به وصف و ستایش پیغمبر اسلام (ص) را از تورات خارج کرده تا مردم از این مساله آگاه نشوند. از این رو "بلوقیا" سخت دلسرد میشود و تصمیم میگیرد به دنبال پیغمبر اسلام (ص) برود... در بیتالمقدس با شخصی به نام "عفان" آشنا میشود که میخواهد انگشتر سلیمان (ع) را به دست آورد و همهی دنیا را مسخر خود کند. آنها به گور سلیمان (ع) میرسند و "عفان" به خاطر نیت پستی که داشت، در آن جا کشته میشود و "بلوقیا" رهایی مییابد و سپس به خانه بازمیگردد."