دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

سخنان گزیده درباره فردوسی و شاهنامه

سخنان گزیده درباره فردوسی و شاهنامه

نویسنده: ضیاءالدین سجادی
ناشر: سروش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 26
اندازه کتاب: رحلی - سال انتشار: 1354 - دوره چاپ: 1 

کمیاب - کیفیت : صفحات نو ؛ لبه جلد خاک گرفتگی مختصری دارد

 

مروری بر کتاب

تمام گلاسه

جشنواره طوس 1354

همیشه مالک این ملک ملت است که داد     سند به دست فریدون ، قباله دست قباد

شاهنامه فردوسی به مثابه یکی از برجسته‌ترین متون ادبی، حماسی و فرهنگی ایرانیان در گذر زمان توجه بسیاری را از حکومت‌ها و عالمان و ادبا تا مردمان کوگچه و بازار را به خود جلب کرده است. چنین توجهی به تدریج موجب شکل‌گیری تاریخی پر فرازونشیب برای شاهنامه و سراینده آن شده است. گاه زمانه و به خصوص قدرت‌های حاکم و متولیان فرهنگ و مذهب با آن سر ناسازگاری داشته‌اند و گاه آن را پدیده‌ای مطلوب یافته و بزرگش داشته‌اند.

تسلط مستقیم و غیرمستقیم دو عنصر عرب و ترک و تکاپوهای ایرانیان برای بازیابی هویت سیاسی، تاریخی و زبانی خویش در عصر فردوسی و پس از آن اهمیت شاهنامه و موضع‌گیری درباره آن را دو چندان می‌کرد. اگرچه نخستین قرون پس از سرایش شاهنامه برای این اثر و سراینده آن بیشتر با کم‌توجهی و گاه بی‌مهری همراه بود، اما از حدود قرن هفتم هجری شاهد خیزشی در توجه به شاهنامه و مفاهیم آن هستیم. طرفه آنکه مغولان ناآشنا با مضامین ایران‌گرایانه شاهنامه در لباس حامیان نشر آن ظاهر شدند و البته کوشیدند به تأسی از آن شاهنامه‌هایی نیز برای خویش به یادگار گذارند....

بی‌مهری حاصل از فضای عصر عباسی نسبت به شاهنامه باعث شد که این شاهکار ادبی تنها از طریق مردم عادی به آیندگان منتقل شود و در گذر زمان برخی از ابیات آن تحریف شود و برخی دیگر نیز گرد نسیان بر تارک آن بنشیند.
نسخه‌هایی که اکنون از شاهنامه موجود است به خوبی می‌تواند میزان توجه به شاهنامه‌ی فردوسی در دوران قبل و بعد از مغول را به ما بنمایاند.

از میان حدوداً دویست و سی نسخه‌ی خطی تاریخ‌دار موجود در کتابخانه‌ها و موزه‌های مختلف جهان، غیر از نسخه‌ی فلورانس ( مورخ 614 هجری )، که مربوط به دوره قبل از مغول می‌باشد  و آن هم در آستانه‌ی یورش مغولان، کتابت شده - بقیه، مربوط به دوره‌های بعد از مغول می‌باشند که از این میان 17 نسخه در دوره‌ی مغول کتابت شده‌اند.

می توان گفت اگر فضایی که پیشتر در مورد آن بحث شد در ایران قرون 5 و 6 حاکم نبود، با توجه به این‌که حکومت‌ها بیشترین امکانات را در زمینه‌ی کتابت و توزیع آثار گرانقدری چون شاهنامه در اختیار دارند و نیز می‌توانند بیشترین تمهیدات را برای حفظ و نگهداری آن‌ها فراهم کنند؛ شاید ما نسخه‌های بسیاری از شاهنامه مربوط دوره‌های قبل از مغول در اختیار می‌داشتیم که با توجه به قدمت آن‌ها می‌توانستند کمک شایانی به ارائه‌ی نسخه‌ی اصیل‌تری از شاهنامه بکنند.

جدای از بحث کتابت شاهنامه، شاهنامه‌پژوهی برای نخستین بار از دوره‌ی مغول آغاز شد. در این دوره، ما برای اولین بار شاهد این هستیم که یکی از نخبگان دیوانی کشور یعنی حمدالله مستوفی دست به کار شاهنامه‌پژوهی می‌شود و به مدت 6 سال با بررسی و مقابله‌ی نسخه‌های شاهنامه به تصحیح نسخه‌های "زیر و زبر شده" و "تبه گشته‌ی" آن می‌پردازد. گرچه شیوه‌ی تصحیح مستوفی در مقایسه با شیوه‌های امروزین تصحیح متون شیوه‌ای بسیار ابتدایی می‌نماید، اما پرداختن به این کار برای اولین بار توسط او نشان از چرخش نگاه نخبگان وابسته به حکومت نسبت به شاهنامه فردوسی است. این‌گونه کوشش‌ها را باید مقدمه‌ای به شمار آورد، برای آنچه که بعدها در دستگاه بایسنغر میرزا در امر شاهنامه‌پژوهی صورت گرفت...

شاهنامه فردوسی را نمی‌توان تنها به عنوان یک پدیده‌ی فرهنگی - ادبی در نظر گرفت؛ این اثر در عرصه‌ی اجتماعی و حتی سیاسی قادر به ایفای نقش‌های بزرگی بود. از آنجا که شاهنامه و گسترش مفاهیم آن جامعه‌ی ایران را تحت تأثیر قرار می‌داد و می‌توانست به اندیشه‌ی سیاسی مردم سمت و سو دهد، منافع نظام‌های سیاسی محاکم و اتخاذ سیاست‌های حمایتی یا تخریبی در نوع نگرش به آن تأثیر مستقیمی داشت.

از دیدگاه سیاسی - اجتماعی - همچنان که سطور بالا نشان داد، نوع نگاه به شاهنامه و فردوسی دستخوش فراز و نشیب‌هایی شد، که می‌توان گفت ایدئولوژی نظام‌های سیاسی خط‌مشی اصلی را تعیین می‌کرد. فردوسی و شاهنامه همواره با هویت ایرانی عجین بوده‌اند. این‌که یک نظام سیاسی تا چه حد موافق یا مخالف زنده شدن اندیشه‌های ملی و ایرانی بود و تا حد شاهنامه می‌توانست در ایجاد مشروعیت برای آنان نقش داشته باشد، میزان توجه به شاهنامه را در محافل رسمی تعیین می‌کرد. پس از سپری شدن دوره‌ی فردوسی و سرنوشت نه جندان دل‌خواهی که برای اثرش از سوی محافل قدرت پدید آمد، تقدیر چنان بود که بخت نامیمون همچنان تا مدتی با این اثر همراه باشد، اما با درهم پیچیده شدن بساط حکومت دین‌مآب عباسی و باز شدن پای مغولان به ایران، ورق به سود ایران‌گرایی و به تبع آن عنایت به شاهنامه و مفاهیم آن، برگشت.

چند عامل در ایجاد این زمینه مؤثر بود، تسامح عقیدتی مغولان، استقلال ایران در قالب حکومت ایلخانی و گسترش زبان فارسی، زمینه‌ای را ایجاد کرد که اندیشه‌های ملی ایرانی که شاهنامه عصاره و چکیده‌ی آن بود با اقبال روبرو گشت. از این‌رو اگر در عصر خلافت عباسی، شاهنامه با کم‌توجهی و گاه بی‌مهری محافل رسمی مواجه بود، در عهد مغول این اثر و سراینده‌ی آن ارج و قرب یافتند و به جایگاه شایسته‌ای دست یافتند. بنابراین عهد مغول را شاید بتوان دوره‌ی احیای شاهنامه در نظر گرفت. در این عهد، تلاش برای تهیه‌ی نسخه‌های بیشتر از این اثر و استفاده از اشعار و مضامین شاهنامه‌ای در متون ادبی و تاریخی به چشم می‌خورد.

ضمن این‌که عهد مغول را دوره‌ی نضج شاهنامه‌سرایی به سبک شاهنامه فردوسی و نهضت نظم حماسه‌های تاریخی می‌دانند. از جنبه‌ی فرهنگی - ادبی، از آنجا که شاهنامه، شاهکار اسطوره‌سرایی و روایات حماسی بود و اسطوره و حماسه در ارتباط با فطرت آدمی اعم از هر نژاد و ملیتی است، شهرت و استقبال از آن مرزهای ایران تاریخی را درنوردید و در سرزمین‌هایی که با زبان و فرهنگ ایرانی آشنایی داشته و شاهنامه را درک می‌کردند، این اثر مورد الهام و تقلید ادیبان و هنرمندان قرار گرفت.

دکتر سید ضیاء الدین سجادی در خانواده ای روحانی در سال 1299 چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم حاج سید مصطفی سرابی خراسانی از فضلا و ادبای مشهد بود که ادبیان را نزد ادین نیشابوری و فلسفه را نزد حاجی فاضل تلمذ کرده بود و خود اهل شعر و ذوق بود. سجادی با توشه علم و فضل موروث و مکتسب در سال 1321 به تهران برای تحصیلات عالیه آمد و به تحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی پرداخت.

دانشگاه تهران در آن روزگار از وجود استادان برجسته ای همچون فروزانفر، همایی، بهمنیار، ملک الشعرای بهار، میرزا عبدالعظیم قریب و ابراهیم پور داوود برخوردار بود و سجادی از محضر این بزرگان استفاده کرد و در سال 1334 از رساله دکتری خود که درباره خاقانی بود، دفاع کرد و همین موجب شد که او در طی زندگی به بررسی و تفحص در آثار و اشعار خاقانی بپردازد. از سال 1344 در سمت استادی زبان و ادبیات فارسی دانشسرای عالی و دانشگاه تهران و بعدها تربیت معلم، دانشگاه ملی و فردوسی مشهد مشغول تدریس شد.

سوای آنچه ذکر شد، مرحوم سجادی بر چاپ کتابهایی نظارت می کرد یا مقدمه حواشی و توضیحات بر آنها می نوشت که می توان به موارد زیر اشاره کرد: چاپ دوم «تاریخ ادبیات ایران»(تالیف جلاج الدین همایی)؛ جشن نامه مدرس رضوی ؛ مقدمه بر رباعیات خیام؛ تاریخ ادبی ایران از صفویه تا عصر حاضر (نوشته ادوارد براون، ترجمه دکتر بهرام مقدادی)؛ مقدمه و توضیحات و حواشی بر تاریخ ادبیات عرب (نوشته نیکلسون، ترجمه کیواندخت کیوانی).

در ضمن از او بیش از صد و هفتاد مقاله در موضوعات ادبی، علمی، تاریخی، مذهبی، در مجلات و نشریات معتبر و دانشنامه ها، از جمله : راهنمای کتاب، یغما، سخن، رادیو ایران، آینده، مجلات دانشکده های ادبیات دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت معلم، دانشسرای عالی، دانشنامه ایران و اسلام و دانشنامه جهان اسلام، مجموعه مقالات حافظ شناسی و نشریات دیگر به چاپ رسیده است.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات