- موجودی: موجود
- مدل: 185194 - 116/3
- وزن: 0.30kg
سال های صبوری
نویسنده: حمید مصدق
ناشر: البرز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 210
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مجموعه شعر
حمید مصدق (1377 - 1318)، شاعر، وکیل و حقوقدان ایرانی، یکی از شعرای معاصر ایرانی که مجموعه آثار و اشعار زیادی را در قالب شعر نو ارائه کرده است. ...شناسنامه ام می گفت که من در روز دهم بهمن 1318 در شهرضا واقع در هشتاد کیلومتری اصفهان به دنیا آمده بودم. از سال دوم دبیرستان مقیم اصفهان بودم و دیپلم ادبی خود را در اصفهان گرفته بودم. در سال 1339 به تهران آمده و در رشته بازرگانی در دانشگاه تهران به کار تحقیق مشغول گردیدم.
از سال 1342 مجدداً در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شدم. پس از گرفتن لیسانس حقوق معادل فوق لیسانس اقتصاد را گرفتم، و در سال 1350 فوق لیسانس حقوق اداری را دریافت نمودم و از سال 1351 به عنوان عضو هیأت علمی به کار تدریس در مدارس عالی و دانشگاه ها مشغول شدم. در سال 1352 پروانه ی وکالت دادگستری را دریافت نموده و ضمن پرداختن به کار وکالت دادگستری، مشغول تدریس حقوق در دانشگاه علامه طباطبایی بودم.
نخستین اثر من «درفش کاویانی» بود این منظومه در سال 1340 منتشر شد و در همان سال توقیف گردید. منظومه شعر زیاد دارم، اما مجموعه ای که خیلی با حسن استقبال روبرو شد و من هم دوستش دارم منظومه ی «آبی، خاکستری، سیاه» است که در سال 1344 انتشار یافت. این منظومه حال و هوایی لیریک و در عین حال اجتماعی دارد. این منظومه تا کنون بارها توسط ناشران رسمی و مخفی در ایران و خارج چاپ شده است.
در هر صورت مجموعه ی آثار من در اسفند 1369 تماماً در یک مجموعه «تا رهایی» چاپ شد. روی دیوان حافظ و سعدی و عطار کار کرده ام، البته در مورد عطار به دیوان ها در دیوان وی توجه دارم. در سال 1351 کتاب «مقدمه ای بر روش تحقیق» را برای استفاده دانشجویان و چند کتاب دیگر درباره ی مسایل حقوقی و نیز مجموعه رباعیات مولانا جلال الدین مولوی را چاپ کرده ام. غزلیات حافظ را که هفت سال روی آن کار کرده ام چاپ شده است.
باید بگویم شعر رابطه دوگانه ای را ایجاد می کند رابطه شاعر با خودش با درونش و از سویی دیگر با خواننده و مردم، این دو نوع رابطه مسلماً یگانه نیستند. و شعری با مردم رابطه برقرار می کند که از دل بر آمده و لاجرم بر دل ها بنشیند. آن چه را که زمانه ما به آن نیازمند است بیان اینگونه اشعار است، اشعاری که در آن رابطه دوگانه درونی و بیرونی را بخوبی بر قرار می کند. در مورد منظومه ی درفش کاویان که سروده ام باید بگویم در سال 1339 من دانشجویی بودم که در دانشکده حقوق دانشگاه تهران درس می خواندم. در آن دوران بسیاری از دانشجویان پنهان و آشکار مبارزاتی علیه رژیم انجام می دادند و این خوشایند مسئولان دانشگاه نبود...
چهل سالگی
ای سرو سر افراز
اینک جمال را به کمال اینک
در اوج دلبری
نیکوتر از همیشه
از بیست سال پیش
در بیست سالگی
آن دختر
یگانه شهدخت دختران
تا این زن یگانه
زیبای بانوان
بر ما چه رفت از پس آن سال و سالها
تو آن مسافر سفر شور و حالها
من این نشسته در دل رنج و ملالها
باران چه نقشها را
بر شیشه های پنجره ها شست
اما
بر لوح سینه ام
این سینه چو آینه
بی هیچ کینه ام
بنشسته عشق تو
ناشسته کس ز دل
تا این زمان که خم شده چون تاک پیکرم
و برف روزگار که بنشسته بر سرم
ک منم
در عنفوان جوانی
آغاز روزگار زمینگیری
اما هنوز هم
در چشم من یگانه ای و جاودانه ای
آری هنوز هم
معیار تازه
ای ز وجاهت
در خور شعرهای خوش عاشقانه ای
چون شعر ناب حافظ
روح ترانه ای