- موجودی: موجود
- مدل: 200929 - 4/5
- وزن: 0.40kg
ساعت لعنتی
نویسنده: فیروز زنوزی جلالی
ناشر: تکا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 344
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
هجده داستان
آقای ساکت ، که همیشه از استمرار امور و عادت شدن آنها متنفر بود ، مدت سه سال بود که به دردی عجیب دچار شده بود ؛ او هر روز راس ساعت چهار ، نخست دردی را روی گونۀ خود حس کرده و سپس تمام صورت ، سر ، گردن و گوش او به طرز عجیبی درد میکرد ؛ در آن لحظات هرگونه صدایی که میشنید مانند پتکی بر سر او کوبیده میشد. تمامی این ماجراها درست ساعت چهار شروع شده و مدت نیم ساعت طول میکشید.
آن روز ، ساکت به جای این که مانند همیشه ، در این ساعت در خانه پنهان شود. برای دیدن دکتری که همگی او را تایید میکردند ، به خیابان آمده بود. بخشی از خیابان او را به یاد انتهای دنیا میانداخت. در ده دقیقۀ پایانی زمان باقی مانده تا ساعت 4 باید به دکتر زنگ میزد ، ولی مردی در باجۀ تلفن بود و بیرون نمیآمد.
ساکت چندینبار به شیشۀ باجه کوبید ، مرد عصبانی بیرون آمده و با سیلی محکمی او را به گوشهای پرت کرد. مردم دور ساکت جمع شدند. ساعت از چهار هم گذشت و او هیچ دردی را احساس نکرد. به سوی مرد نگاه کرد. او به جایی رفت که دنیا تمام میشد و به لایتناهی میپیوست.
فهرست
خاک و خاکستر
تلواسه
ساعت لعنتی
ملاقات چهارم
صیاد و توفان
استحاله
توهم
مسوده
مردی با کفشهای قهوهای
لکلکها
سالهای سرد
کلمه سربی
تنور
چرس
فاخته
روزی که خورشید سوخت
ابینها
زیتون