- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 88665 - 101/7
- وزن: 0.80kg
- UPC: 60
ساعت بیست و پنج
نویسنده: کنستانتین ویرژیل گئورگیو
مترجم: هوشمند مهرآسا
ناشر: فرخی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 381
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1350 - دوره چاپ: 2
کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
این رمان گیورگیو، مضمون و محتوایی همبسته دارد و به رنجها و درگیریهای منبعث از جنگ جهانی دوم، ظهور فاشیسم و سپس رفتار متفقین در پایان جنگ پرداخته است. به نحو غریبی یادآور دو رمان شگفتانگیز کورتزیو مالاپارته، نویسنده نامدار و صاحب سبک ایتالیایی است.
اتفاقاً مالاپارته هم ریپورتر جنگی بود و اساس دیدهها و دانستهها و نوشتههایش را گزارشهای خبریاش برای مجلات و روزنامهها تشکیل میداد. او هم به جبهه روسیه اعزام شد و سرانجام به خدمت متفقین درآمد. منتها رنج و تجربه اسارتی طولانی و تبعیدی درازمدت در کارنامه او نبود. هم از این رو با نگاهی تندتر و نقادانهتری مینوشت سبکی تپندهتر داشت. افزون بر اینها، دو رمان مالاپارته هم، یکی در نقد فاشیسم و دومی در نقد و کنایت به متفقین و فاتحان جنگ نوشته شده بود
«ساعت 25» ابتدا به زبان رومانیایی نوشته شد و سپس به فرانسه و زبانهای دیگر ترجمه شد. این اثر، همواره به عنوان مهمترین کتاب نویسنده باقی ماند. قصهای است درباره تیره روزیها و بدبختیهای اهالی دهکدهای به نام فانتانا و روستایی جوان و سادهلوحی به نام یوهان مورتیس که به اقلیت آلمانی نژاد یهودی ساکن رومانی تعلق دارد. این جوان، عاشق دختری به نام سوزاناست و سوزانا نیز به او عشق میورزد. اما جنگ آنها را از هم جدا میکند و بیرحمانهترین صحنهها را در طول چهارصد صفحه از این کتاب درباره این دو، که نماد مردمان له شده در زیر زنجیر تانکهای تاریخاند، مرور میکنیم.
عاشقان از هم جدا میشوند و جوان عاشق، یوهان مورتیس، قربانی اروپا میشود و در سراسر این قاره، همچون آوارهای شکنجه دیده است که مدام زجر میکشد. داستان «ساعت 25»، قصهای رمانتیک و عاشقانه است، اما مجالی برای لذتها و صحنههای عاشقانه باقی نمیماند.
رمان «ساعت 25» در طبقهبندی رمانها، به اصطلاح یک «رمان دیدگاهی» است و اثر عقاید مذهبی نویسنده بر سراسر آن منتشر شده است. انسان در این کتاب، پایبند تقدیراتی فراانسانی و تفسیر شده در جهانی عمیقاً مذهبی است. استقراری متکی به خداوند دارد و رنجهای او تقدیر اوست که به رنجهای پسر یا عیسی در آیین مسیحیت شبیه است. قهرمان بیخلل و سخنگوی این جریان، البته کشیش ارتدوکس دهکده است که در این رنج مشارکت و از رستگاری مردمان پاسداری میکند. عنوان کتاب، استعارهای بر زمان از دست رفته و بیهوده و محال است هیچکس مثل یک تبعیدی فقیر نیست ... این تبعید مرا رنج میداد ... این بود که قدم به قدم در ادبیات پیش رفتم و به مذهب رسیدم. این حقیقت را در اعماق جامعه فقیر و سرگردان یافتم ... به نظر من، ایمان است که بشر را آزاد میکند
رماننویس، شاعر، کشیش و اندیشمند برجسته رومانیایی، کنستانتین ویرژیل گیورگیو Constantin Virgil Gheorghiu، بیتردید نویسندهای اصیل و درجه اول در جهان ادبی قرن بیستم محسوب میشود. او سبک رئالیسم را با نوعی شور رمانتیک برآمده از رنج و حرمان انسانهای بیپناه و پایمال شده پیوند زده و لباس الهیات مبتنی بر تحمل و مهرورزی و داوری نهایی خداوند را بر آن پوشانده بود.
گیورگیو هیچگاه مورد محبت چپها قرار نگرفت و هیچگاه نتوانست از مسیر حملات و اتهامات آنها کنار رود. همانطور که گروهی از یهودیان رسمی و وابسته به صهیونیزم و نیز بسیاری از نویسندگان لیبرال و ظاهراً آزادفکر غربی، او و نوشتههایش را خوش نمیداشتند. آنها یا به سکوت از کنار آثار گیورگیو رد میشدند، یا با نیش و کنایه و انتقاد از برخی سوابق و جزئیات در مورد او، و سرانجام اگر مجبور بودند چیزی بگویند، سبک و شیوه او در رماننویسی را بازگشتی به رئالیسم و سطحی قلمداد میکردند. اما اینها هیچ یک نتوانست از قوت تأثیر و انتشار وسیع آثار او بکاهد. داوری منتقدان و ادبشناسان منصف و دهها میلیون خواننده، بهترین ستایش و قدردانی از این مرد رنجدیده، ژرفاندیش و انتقادگر بود. شاید اگر گیورگیو اهل رومانی نبود، حمایتها و ستایشهای بیپایان تبلیغاتی نثارش میشد و این همه کشمکش و غوغا در کنارش به راه نمیافتاد.
کنستانتین ویرژیل گیورگیو، آثار متعدد و مهمی نوشت و در اواخر قرنی که او یکی از توصیفکنندگان مهم آن بود، درگذشت. او در ماه ژوئن سال 1992 در سن 76 سالگی درگذشت. در زندگی پرنشیب و فراز این مرد، نکات جالب دیگری هم هست. او ایدئولوژیهای مختلف را دید و زندگیهای گوناگون در روزگار خود را تجربه کرد. در سال 1963 به کسوت روحانیت مسیحی درآمد و کشیش کلیسای ارتدکس پاریس شد. با این حال مطالعات زیادی درباره ادیان دیگر انجام داد و در زمینه تاریخ و فرهنگ اسلام نیز اطلاعات فراوان و جالبی داشت. سفرهای بسیاری به نقاط مختلف جهان کرد و یک بار هم به ایران آمد. در همان سفر مصاحبهای هم انجام داد که دربردارنده نکات جالب و آموزندهای است.