- موجودی: موجود
- مدل: 199778 - 112/5
- وزن: 0.50kg
ساربان سرگردان
نویسنده: سیمین دانشور
ناشر: خوارزمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 308
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
ساربان سرگردان جلد دوم کتاب جزیره سرگردانی است
در این میان «سلیم» را داریم که جغرافیای ذهنش جهت یابیش را گم کرده و با پشت پا زدن به عشق و پیمانش به هستی چون نبود و دربند بود- با نیکو ازدواج میکند و اما هنوز فکرش به « چادرشبی است که بستر زفاف او و هستی بود.» هستی که میگفت :
«درس عشق در دفتر نباشد و تنها یک حلقه مسی بسنده میکند و جهیزیه من تنها عشق من است» و دربرگه ازدواج او و هستی، فقط امضاهاشان بود و حالا، دیگر آن هم نبود.سلیم که با تک گوییهای ذهنیاش همواره در چالش است آخر سر به خود نهیب میزند که « آیا من هم یک فریب بودم که نقاب آرامش بر چهره میزدم تاهستی سرگردان را نفریبم.»
مراد نیز که مهندس معماری است و چریک و ساکنان حلبی آباد او را به نام پوریا میشناسند و نام بکتاش را نیز برگزیده تا هستی را گرفتار میبیند او نیز با پای خود به زندان میرود .چرا که دلبند هستی است و حالا که چرخ چرخیده و هستی را خرد کرده پوریا نیز باید با او باشد. مراد و هستی که زندگی را دالانی میدانند، دراز یا کوتاه، و دوست دارند آگاهانه از آن گذر کنند، به دام مرگی میافتند بی امان در جزیره سرگردانی.آنجا که سیه بادهای کویری داغ تن را میگدازد و آدمی در ناپیدایی سرابها گم کرده راه میشود.
سلیم فرخی گیج شد هر قدمی که برای یافتن هستی، برای نجاتش، برای پیدا کردن سرنخی در جستجوی شخصیت او برمیداشت گیجترش میکرد. جغرافیای ذهنش جهتیابیش را چنان گم کرد که عاقبت به حس لامسه بسنده کرد و به ازدواج با نیکو تن داد.