- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164957 - 94/7
- وزن: 0.30kg
زیباشناسی چیست ؟
نویسنده: مارک ژیمنز
مترجم: محمدرضا ابوالقاسمی
ناشر: ماهی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 392
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
نسبت فلسفه و هنر ریشههای تاریخی دارد و مارک ژیمنز، استاد زیباشناسی دانشگاه سوربن، در کتاب زیباشناسی چیست؟ این ریشهها را تحلیل و بررسی میکند.
این کتاب بحث خود را از پیدایش فلسفه هنر و زیباشناسی در یونان باستان آغاز میکند و تحولات زیبایی شناسی را در قرون متمادی و از نظر فیلسوفان متعدد، از جمله افلاطون، ارسطو، کانت، هگل، نیچه، مارکس، لوکاچ، هابرماس و دیگران نشان میدهد.
هنر در حوزه زيباشناسی، درست مانند حوزه فلسفه، بيش از آنكه راهحل در اختيار بگذارد پرسشهايی بسيار مهم مطرح میكند. انگيزه زيباشناسی معاصر برای يافتن راهحل مناسبِ مسائلِ روز هرچه كه باشد، زيباشناسی چارهای ندارد جز آنكه پيوسته خاستگاه فلسفیاش را به ياد بياورد و این کتاب سعی در بازشناسی ریشه فلسفی زیباییشناسی دارد.
زيباشناسی در قرن هجدهم رشتهای تازه تأسيس بود و ظهور زيباشناسی رويداد بسيار مهمی در تاريخ تفكر غرب است بدين معنا كه از آن تاريخ به بعد نهتنها فيلسوفان بلكه هنرمندان، هنردوستان، داوران هنری ــ نامی كه در آن زمان به منتقدان هنر اطلاق میشد ــ و عامه مردم كه بهواسطه برگزاری نخستين نمايشگاههای نقاشی و مجسمهسازی وارد ميدان شده بودند، همگی نظامی از بينشها، مفاهيم و طبقهبندیهای مختلف را در اختيار داشتند و میتوانستند به آنها ارجاع دهند و برمبنای آنها عمل كنند. اين نظام، يک فضای نظری و يک پايگاه حقيقی معرفتشناختی را شكل میداد و كسانی كه میخواستند درباره زيباشناسی بحث كنند میتوانستند درون آن به گفتوگو بپردازند، حرفهای يكديگر را بفهمند و البته با همديگر مخالفت بورزند.
تاريخِ مورد نظر نویسنده برای بررسی در این کتاب از نخستين گسستی آغاز میشود كه شيوه انديشيدن درباره هنر را دگرگون كرد، گسستی كه رنسانس نام داشت. رنسانس، يا آنچه كه واژهنامهها «جنبشِ وسيع نوسازیِ عقلانی» تعريفش میكنند، تا اندازهای برمبنای تقليد از روزگار باستان شكل گرفت. اين جنبش همچنين فضا را برای اصلاحات دينی و نيز حركت ضداصلاحات دينی مساعد كرد. در همان زمان بود كه اين جنبش به تحكيم قدرت فرد و توانايی او برای رهاشدن از قيموميت مفاهيم قرون وسطايی ياری رساند. دنباله اين روند در قرن هجدهم و ابتدای قرن نوزدهم منجر شد به بازشناسیِ خودمختاری زيباشناسی در معنای مدرن اين اصطلاح. این کتاب روند رشد و تغییر زیباییشناسی را در این دورهها بررسی میکند.
شكلگيری زيباشناسی بهمنزلهی يك رشتهی مستقل، چنان بااهميت بود كه نمیتوان آن را صرفآ به اضافهشدنِ شاخهای جديد به درخت معارف بشری فروكاست.آنچه به وجود آمد صرفآ مجموعهای از اصطلاحات و واژگان نبود كه به هدف سروساماندادن به مطالب پراكندهی ازپيشموجود مدون شده باشد. نكتهی جديد، توجهی بود كه از اين تاريخ به بعد همزمان به هنر اعصار گذشته و هنرمندان و آثار هنری همان روزگار مبذول میشد.
اما اين خودمختاری زيباشناسی بهراستی چه معنايی دارد؟ با وجود سابقهی طولانی فعاليت هنرمندان در طول اعصار گوناگون، چرا زيباشناسی در قرن هجدهم پديدار شد؟ در واقع هنر در تمامی دورانها و در همهی سرزمينها وجود داشته است. اگر از دورهی نوسنگی بگذريم، آيا نمیتوان گفت كه قرون مختلف، از روزگار كهن يونانيلاتينی گرفته تا عصر حاضر، براساس دورههای مختلف شكوفايی هنری از يكديگر متمايز میشوند؟ با توجه به اين مطالب، چگونه بايد تأخير پيدايش تأملات مستقل و اختصاصی دربارهی آفرينش هنری را توضيح داد؟
برای پاسخگفتن به اين پرسشها بهتر است نخست معنای واژهی خودمختاری را روشن كنيم.
علیرغم برخی پيوستگیها، معنای «خودمختاری زيباشناسی» متفاوت است از معنای «خودمختاری هنر». میخواهيم دربارهی تفكر اختصاصیای بحث كنيم كه فرض میگيرد موضوع مورد بررسیاش( يعنی هنر )معين و مشخص است. پس نخست بايد يادآوری كنيم واژهی هنر كه از واژهی لاتين ars (به معنای كنش، عمل و مهارت) مشتق شده، از قرن يازدهم تا قرن پانزدهم ميلادی به فعاليتهايی اطلاق میشد كه با صناعت و پيشهوری و كار يدی، يعنی كارهای اساسآ دستی، مرتبط بودند. بنابراين، ايدهی زيباشناسی به معنای مدرن كلمه زمانی ظهور كرد كه( جايگاه)هنر بازشناخته شد و از كارهای يدی تمايز يافت. براساس اين مفهوم جديد، هنر عملی بود عقلانی و غيرقابل تقليل به فعاليتهای صناعی و تكنيكی صرف.