- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 185889 - 114/4
- وزن: 0.40kg
زندگی سیاسی و ادبی قائم مقام
نویسنده: میرحسین یکرنگیان
ناشر: علمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 155
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1334 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
مرحوم قائم مقام از اساتید مسلم شعر و از قصیده سرایان نامی ایرانست؛ به خصوص در عالم نثرنویسی انقلابی کرد و سیاق نامه نگاری را با نوشتن نامه های فصیح و ساده خود تغییر داد. از آثارش آنچه باقیست یکی مجموعه رسائل و منشات اوست و دیوان قصائدش در صد و سه هزار بیت جمع آوری شده است.
جانشین قائم مقام بک آخوند یا مرتاض بی اطلاع از سیاست و یک مرد شیادی بود که ادعای پیشگویی می کرده و از آینده خبر میداده است. بیخیال انجام نقشه قائم مقام محمدشاه، راه افغانستان را پیش گرفت؛ غاقل از اینکه آن مرد مدبر در برابر هر واکنش اجنبی واکنشی نشان میداد. ولی بی کفایتی آقاسی موجب شد که اردوی کیوانشاه پس از ده ماه محاصره با کمال خفت دست از محاصره بکشد...
میرزا ابوالقاسم قائم مقام (۱۱۵۸ خورشیدی در هزاوه اراک - ۱۲۱۴ خورشیدی در تهران) صدر اعظم ایران، سیاستمدار، ادیب، شخصیت برجسته و تاثیرگذار ایرانزمین در عرصه حکومت و سیاست و نیز ادب و هنر نیمه اول قرن سیزدهم هجری بود.قائم مقام پیشتاز نگرش و رویکرد اصلاحات و نیز بهنوعی زمینهساز حکومتداری به شیوه میهندوستانه در ایران و از پیشگامان مبارزه با استعمار نوین در عصر جدید است. شیوهای که بعدها توسط افرادی مانند امیر کبیر و مصدق ادامه یافت.
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، از سادات فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، از مردم هزاوه از توابع اراک بود. اجداد او صاحبنام بودند و چند تن از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند.او در سال ۱۱۹۳ هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در تهران کارهای پدر را انجام داد و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت.
سختگیریهای وی در رابطه با انگلستان که بدنبال ایجاد تجارتخانه و اخذ امتیاز از دولت ایران بود باعث دشمنی آنها با وی گردید. سر جان کمپبل سفیر انگلیس با اخذ بودجه و خرج آن در جهت بدنام کردن میرزا موفق شد باعث بدبینی مردم و حکومت به وی شود.از طرف دیگر میرزا ابوالحسن خان ایلچی که حقوقبگیر انگلیس بود و ماهانه ۱۰۰۰ روپیه از آنها اخذ میکرد اقدام به بدبین کردن شاه و القای اینکه قایم مقام با روسها سر و سر دارد و بدنبال سرنگونی شاه است کرد و در حضرت عبدالعظیم بست نشست تا وقتی که شاه قایم مقام را خلع کند!
شاه در سال دوم سلطنت خود (۱۸۳۵ میلادی) دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاقی خانواده سلطنتی، زندانی و پس از چند روز خفه کردند و بدین قرار به زندگانی مردی که از بزرگان ایران و ابلغ المترسلین آن زمان بود، در سال ۱۲۵۱ هجری قمری پایان داده شد.