- موجودی: موجود
- مدل: 199821 - 108/7
- وزن: 0.90kg
زندگی خصوصی کاترین کبیر
نویسنده: جورج بی. کوچ
مترجم: ذبیح الله منصوری
ناشر: زرین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 524
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
کاترین دوم که بعدها ملقب به کاترین کبیر گردید، شاهزاده خانمی از یکی از دربارهای کوچک کشور آلمان بود که برحسب توصیه فردریک پادشاه پروس به دربار روسیه راه یافت و به عقد ازدواج پطر سوم خواهرزاده ملکه الیزابت، امپراطوریس روسیه درآمد.در زمان سلطنت کاترین دوم تمام اصول انسانیت و آزادگی به زیرپا گذاشته شد و عصر کاترین یکی از ادوار سیاه تاریخ روسیه به شمار می رود...
آن زن که شاهزاده خانم «یوهان» نام داشت، از حیث نژاد و اصالت خانوادگی، برتر از شوهر بود و نمیگذاشت که شوهرش این موضوع را فراموش کند و در هر فرصت به او میگفت: شاهزادهای که زنی چون من دارد، لایق پادشاهی است. ولی شوهر نمیتوانست بر آرزوی زن جامه عمل بپوشاند. ورود یک پیک سوار در شبی چون آن شب که برف میبارید و در کاخی مثل دربار شاهزاده زربست، آن هم در نیمهشب واقعهای کوچک نیست.
لذا شاهزاده امر کرد که پیک را وارد تالار کنند و بعد از ورود او، چون تازه به سلطنت رسیده بود و تصور میکرد که عظمت در این است که انسان خشن باشد، با لحنی حاکی از نخوت و خودخواهی گفت: برای چه آمدهای و چه کار داری؟ پیک سر فرود آورد و گفت: والاحضرتا، من آمدهام تا نامهای به شاهزاده خانم یوهان تقدیم کنم. شهریار تنومند ولی کوچک وقتی متوجه شد که قاصد با دیگری کار دارد، با بیاعتنایی گفت: شخصی که تو میخواهی، آنجا گوشه میز نشسته است.
در آن تاریخ شاهزاده خانم یوهان زنی بود سیودوساله و قدری تیرهرنگ و در موقع ایستادن و نشستن طوری راست میایستاد و مینشست که گویی اندام او را با چوب ساختهاند. شاهزاده خانم یوهان در سن هفدهسالگی به برادر شاهزاده زربست شوهر کرد و اگر در دوره دوشیزگی دارای فضایلی بود، بعد از ازدواج بر اثر حسد و جاهطلبی از بین رفت.
یوهان وقتی شنید که پیک با او کار دارد و آمده تا نامهای به او بدهد، از مسرت سرخ شد، زیرا چون پول و مقام نداشت، کسی به وی مراجعه نمیکرد و برایش نامه نمینوشت و در زندگی کسانی که مراجعات ندارند، وصول یک نامه یا حاکی از رسیدن یک خبر بد و هبوط بدبختی است یا از یک خبر خوش حکایت میکند. ولی پیکی که برای شاهزاده خانم یوهان نامه آورد، لباس رسمی بر تن داشت و روی کلاه او علامت عقاب دوسر امپراتوری روسیه دیده میشد و ظواهر نشان میداد که حامل یک خبر بد که تولید بدبختی میکند، وضعی دیگر دارد.