- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 155767 - 80/4
- وزن: 0.20kg
زن در پیاده رو راه می رود
نویسنده: قاسم کشکولی
ناشر: قصیده
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 80
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ لبه جلد پشتی چسب خوردگی دارد
مروری بر کتاب
مجموعه 8 داستان
قطره هاي باران به شيشه مي خورد، مي چسبد، انباشته مي شود و بعد از اينكه به اندازه كافي درشت شد سقوط مي كند. «معطل نمي كنه، فردا صبح، كله سحر طاقه پارچه رو برمي داره، چادرش رو سرش مي كنه،- سفيد، تا خوش يمن باشه. و در جوابم كه مي پرسم «حالا چرا صبح به اين زودي؟» مي گه «تو سن و سال من هر آن ممكنه اجل سر برسه ننه.»
با يك جعبه شيريني و يك تكه طلا، مطمئناً اشرفي عروسي خودش.«اينو گذاشتم برا عروسم» مي ره خونه دايي رضا، رعنا در را براش باز مي كنه، خواب آلود، مادر تحمل نمي كنه، بي مقدمه مي گه...
راوی داستان زن در پیادهرو راه میرود، زنی است که در یکی از محلههای شمال شهر در پارکی روی نیمکت نشسته است. عصر یکی از روزهای پاییز است .او همان گونه که بر روی نیمکت نشسته، نظاره گر خیابان است .در این هنگام، زنی تنها را میبیند که در پیاده رو قدم میزند .او بادیدن زن با خود میاندیشد : نمیدانم به کجا میرود و مقصدش کجاست .
هنوز نمیدانم نام این زن چیست؟ شاید او عجله دارد یا کسی تعقیبش میکند .شاید کسی منتظر اوست .شاید ...و در پی آن ...
فهرست
بازگشت
سرنوشت زنی که از دنده چپ من متولد شد
تقدیر آنها را آورده بود اینجا تا بمیرند
صبر کن الله تی تی
زن در پیاده رو راه میرود
نشان خانوادگی
افسانه بچههای زیتون
عصیان یک بزاز لنگرودی