- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 182063 - 113/1
- وزن: 0.39kg
زن در نظر تاریخ
نویسنده: محمد جناب زاده
ناشر: مولف
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 64
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1341 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
سرنوشت زنان در تاریخ جهان
تاریخ زنان یکی از بخشهای مطالعات زنان است که به بررسی امور زنان در طول تاریخ انسان میپردازد. تاریخ زنان شامل خواندن رشد حقوق زنان در تاریخ مکتوب و دستاوردهای شخصی در زمانی معین و بررسی افراد و گروهایی از زنان که دارای اهمیت تاریخی هستند و تأثیراتی که رخدادهای تاریخی بر زنان داشتهاند میشود. باور اصلی در تاریخ زنان این است که مکتوبات تاریخ سنتی مشارکت زنان درزمینههای مختلف و تأثیراتی که رویدادهای تاریخی که بهطور کل بر زنان داشتهاند را کوچک و کماهمیت انگاشتهاست. بدین ترتیب تاریخ زنان اغلب گونهای بازبینی تاریخی است که تلاش برای به چالش کشیدن و همینطور گسترش تاریخ سنتی را دارد.
زن در ادوار تاریخی و در جوامع و ملل و نحل گوناگون نقشهای متفاوتی داشته است که به اختصار آن را مورد مطالعه قرار می دهیم.در مقاطعی از تاریخ، زن سالاری بوده و زن، نقش مدیریتی و پُست های درجه اول و منصبهای ویژه ای در ساخت حکومت و سیاست داشته است، مثلا در مصر، زمانی، چند شهبانو بر آنان فرمان می راندند.
یکی از شرایطی که در قباله ازدواج مردم مصر ثبت می شد، اطاعت کامل مرد از زن بود. به طور کلی، زن در مصر باستان، فرمانروای خانواده بود و مردان مجبور بودند دستمزد خود را بدون دخل و تصرف به خدمت بانوی خانه بیاورند و زنان حق داشتند آن را بدون اجازه شوهر خرج کنند؛ ولی این امر از کشور مصر به کشورهای دیگر سرایت نکرد و جهان شمول نشد و در خود مصر نیز پایدار نماند.
زن در یونان باستان، فاقد شخصیت اجتماعی بود و نقشی جز بهره دهی نداشت. دموستن، خطیب معروف یونانی در یک جمله شگفت آور، این چنین از اوضاع و احوال یونان خبر می دهد: از فواحش تمتع می بریم، با کنیزکان و زنان غیرمشروع خود در اوقات روز، سلامت جسم خویش را تأمین می کنیم و زنان فرزندان نامشروع برای ما می آورند و وفادارانه خانه های مان را حفظ و حرست می کنند.
زن در جوامع باستانی و ملل مختلف، نقش طفیلی داشته و به عنوان یک انسان آزاد و مختار نبوده است. در واقع وجود و حیات زن به برکت وجود مرد و شوهرش قلمداد می شد، مثلا در هند، زن تابع مرد بود. بعد از مردن شوهرش، ازدواج برای او مشروع نبود، بلکه زن را همراه شوهر مرده اش می سوزاندند. این سنت را ساتی می گفتند.
در روم، زنان جزء جامعه و خانواده به حساب نمی آمدند. خانواده ها را تنها مردان تشکیل می دادند. زنان تابع خانواده بودند. اموال ارثی مختص مردان بود. بین پسر با مادرش و بین خواهر و برادرانش و بین دختر و پدرش، ارتباط خویشاوندی که باعث توارث شود نبود. به شکایت زنها گوش داده نمی شد. هیچ معامله ای از ایشان معتبر و نافذ نبود. مداخله در امور اجتماعی از آنان پذیرفته نبود، ولی مردان ـ حتی پسر خوانده ها ـ می توانستند در همه کارها مداخله کنند.
در تمدن چین، دختران مثل باری بر دوش خانواده سنگینی می کردند. در روزگار سختی ها اگر نوزاد دختری به خانواده اضافه می شد، نوزاد بی گناه را رها می کردند تا در سرمای شدید بمیرد یا خوراک حیوانات شود. زن آن قدر بی ارزش بود که وقتی دختری متولد می شد، نزدیکان و خویشاوندان با تأسف فراوان به والدینش تسلیت می گفتند. زنان بیوه به رسم وفاداری به شوهران خود باید خود را می کشتند....