- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 186340 - 115/1
- وزن: 1.00kg
زن در دوران شاهنشاهی ایران
نویسنده: ابوتراب رازانی
ناشر: مدرسه عالی دختران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 500
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1350 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ واجد تصویر خانواده سلطنتی
مروری بر کتاب
در این کتاب نخست از شاه و شاهنشاهی و ایران و ایران و ایرانی و پیوند ملت و مقام سلطنت سخن به میان آمده، سپس ضمن تعریف جامع «زن» از حالات و خصوصیات و فعالیتهای اجتماعی و مقام و حقوق او در جریان تاریخ ایران و جهان گفتگو و از کیفیات هنری و روحی و قدرت اراده و نیروی اداره این موجود برتر بهویژه تلاشهای جهانپسندش در نیم قرن اخیر به طور تفصیل بحث شده است.
زنان در ایران باستان نه تنها از احترام فراوان برخوردار بودند، بلکه در بسیاری موارد با مردان برابر شمرده میشدند. زن ایرانی حق مالکیت زمین داشت، میتوانست صاحب کسب و کار باشد، دستمزد برابر دریافت میکرد، آزاد بود که تنها سفر کند، و اگر عضو خاندان پادشاهی بود، میتوانست برای مشورت در امور سیاسی با رایزنان تشکیل جلسه بدهد.
عنوانهای رسمی زنان درباری ایران باستان بهاحتمال زیاد برگرفته از فرهنگ قدیمیتر عیلامی و امپراتوری ماد بودند کهِ از نظر زمانی درست پیش از امپراتوری هخامنشی (حدود 550 تا 330 پیش از میلاد) و بنیانگذار آن، کورش کبیر (حکمرانی حدود 550 تا 530 پیش از میلاد)، قرار میگرفتند. کورش الگوی پارسیِ آزادی دین و ابراز عقیده را در امپراتوری خود برقرار کرد، و پاسداری از حرمت و استقلال زنان در تمام طبقات اجتماعی بخشی از همین الگو محسوب میشد.
این الگو در امپراتوری اشکانی (یا پارتیان؛ 227 پیش از میلاد تا 224 میلادی) هم دنبال میشد، اما بهدلیل از دست رفتن نوشتهها و آثار هنری پس از سقوط اشکانیان بهدست دولت ساسانی (224 تا 651 میلادی)، از وضعیت زندگی زنان در این دوره اطلاع روشنی در دست نیست. با این حال، از دورۀ ساسانی مدارک و شواهد زیادی بهجا مانده که نشان میدهند حقوق زنان در همان سطح – یا بالاتر از – دورۀ هخامنشی همچنان محفوظ بوده است.
زنان ایرانی در فرهنگ ایران باستان تا سقوط امپراتوری ساسانی با تهاجم اعراب مسلمان در 651 میلادی همواره از جایگاهی والا برخوردار بودند. پس از آن، منزلت طولانی زن در مقام انسانی مستقل و صاحب اختیار سرنوشت خود جایش را به انگاشتی داد که زن را شهروند درجه دو، دارای سرشتی متمایل به گناه، و نیازمند سرپرستی و هدایت مرد معرفی می کرد.
مدارک مستندی که به استقلال زنان و شاغل بودن آنان گواهی میدهند از «الواح استحکامات»، «کتیبههای خزانه»، و «کتیبههای مسافرت» بهدست آمده که همگی در خرابههای تخت جمشید پیدا شدهاند. در آتشسوزی شهر پارسه و تخت جمشید بهدست اسکندر مقدونی در 330 پیش از میلاد، نوشتههای ثبتشده روی کاغذهای پوستی همه نابود شدند ولی کتیبههای حکشده روی لوحههای گِلی پختند و باقی ماندند.
«الواح استحکامات» به دوران سلطنت داریوش اول (522 تا 486 پیش از میلاد) تعلق دارند، «کتیبههای خزانه» به زمان اردشیر اول (حکمرانی 465 تا 424 پیش از میلاد) و «کتیبههای مسافرت» به دورههای مختلف. تمام این مدارک به امور اداری و اقتصادی امپراتوری ایران مربوط میشدند و «کتیبههای مسافرت» فهرست هزینهها و جیرههایی است که از خزانۀ شاهی برای خرج سفر زنان پرداخت شده است. در این نوشتهها تعداد زیادی تراکنش بین خزانه و زنان که به تنهایی برای تجارت یا تفریح به سفر میرفتند، بهچشم میخورد.
هنگامی كه در روم و یونان قدیم زن، جزو دارایی مرد دانستهمیشد و مرد هرگونه كه دلش میخواست میتوانست با زن رفتار كند وحتا میتوانست زن خود را بهعنوان برده بفروشد و یا درسال 1586 میلادی در اروپا و در فرانسه نشست بزرگی برپاشد تا این موضوع را بررسیكنند كه آیا باید زن را بشر دانست یا نه؟! در ایران، این سرزمین اهورایی، زن چنان جایگاه والایی داشت كه هماكنون هم در بسیاری از كشورهای متمدن دیدهنمیشود.
برابری دستمزد زنان با مردان، توانایی گزینش همسر، رسیدن به پایگاه بزرگ روحانی، سرپرستی كودك، آموختن دانشهای گوناگون، انجام ورزشهایی چون سواری، چوگانبازی، شمشیرزنی، تیراندازی، شكار، داشتن مرخصی و حقوق زایمان برای مادران از كمترین حقوق زنان بهشمارمیرفت و این حق تا بدانجا پیش رفتهبود كه در دوره ساسانی چندین شاهدخت ازجمله «پوراندخت» و «آذرمیدخت» و… به پادشاهی رسیدند. واین همه از آموزشهای اهورایی اشوزرتشت سرچشمه میگیرد چرا كه در جای جای گاتها (و اوستا) همواره از برابری زن ومرد در همهی كارها سخن رفتهاست و تنها بزرگی و برتری زن و مرد را در درستی، نیكی و مهرورزی برمیشمارد.