- موجودی: موجود
- مدل: 194288 - 13/7
- وزن: 0.30kg
زمین مادران
نویسنده: شهزاده سمرقندی
ناشر: نبشت
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 106
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1396- دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مادر استعداد عجیبی در عریان کردن حقیقت داشت. از حقیقت نمی ترسید. به عشق می بالید. مادر بود که بار اول کنارم نشست و گفت فکر کنم عاشق شده ای. من در بند نفرت و آزردگی از میخائیل هیچ باری هم دقت نکرده بودم که تمام گرفتاری ذهنی ام چه گفتن و چه نگفتن او بود. از مهربانی اش سر به آسمان می کشیدم و از تندی اش عصبانی و بی قرار می شدم. این درگیری های روزانه را هیچ باری عشق ننامیدم، اما شاید دشمنی بود که بدون حضورش مبارزه ای که به روزگار من تبدیل شده بود معنا نداشت...
داستان در بستر جغرافیای کشور تاجیکستان میگذرد. نویسنده از پیرنگ شاه پیرنگ (کلاسیک) استفاده میکند تا روایت خود را بیان کند. قهرمان داستان به دنبال پرستار گمشدهاش میرود، او را نمییابد اما شناختی نسبت به خود، مردم، خانواده و میهنش پیدا میکند. نخستین نکتهای که باید در مورد ساختار زبانی کتاب در نظر داشت این مساله است که نویسنده تاجیکزبان بوده و به همین جهت از نثر متعلق به ادبیات تاجیکی استفاده کرده است؛ بنابراین از این منظر نمیتوان زبان اثر را به طور کامل با ساختار زبان فارسی معیار تحلیل کرد.
نویسنده اثر خود را با زندگی و هستی (زایش) شروع کرده و در پایان مخاطب خود را با مرگ و نیستی روبهرو میکند. این خود نکتهای خلاقانه است و ایشان از تکنیک تضاد بهخوبی بهره گرفته است. از منظر درونی نیز قهرمان داستان به تولدی درونی دست مییابد و تحول پیدا میکند. نویسنده در پارهای از صحنهها به نقد سیستم توتالیتر (تمامیتخواه) میپردازد. در سیستمهای توتالیتر یک اندیشه به جمع تحمیل میشود و در واقع فردیت افراد در زیر سایه سیستم از میان میرود.
در چنین سیستمی خواست فردی و عشق ارزش کمی پیدا میکند. نویسنده در صحنهای از کتاب این نکات را بهخوبی با استفاده از نشانههای درست بیان میکند. «ناتاشا لباس بیگریبانی پوشیده بود و وقتی خم و راست میشد اندام زنانهاش جلوهگر میگردید، آنچنان که گویی میکوشند خود را از بند رها کنند و از بنای بلند قامتش پایین بیندازند» گریبان لباس جایی است که لباس بسته میشود و حکومتهای توتالیتر سیستم و اندیشهای بسته دارند. بیگریبان بودن لباس میل به آزادی است.
آزادی از سیستم بسته. اشاره به اندام زنانه تضاد آن با نگاه خشک مردانهای است که گفتمان غالب جامعه شده است. استفاده از کلمه «بنا» به جای قامت نیز دلیلی هوشمندانه دارد؛ بنا ما را به یاد ساختمان میاندازد و ساختمان به معنای خشکی و سختی است. نویسنده با به کارگیری این کلمه تمایل اندام به رهایی از سیستم خشک را نشان میدهد. یا در صحنهای دیگر: «در یک کشتزار بیپایان سی چهل زن در حال خم و راست شدناند. مثل دستهای مورچه که خوشه گندمی بر پشت دامنی از علفهای چیدهشان را میکشیدند...
شهزاده سال ٢٠١۶ جایزه قدردانی «بهترین نویسنده منطقه اوراسیا» - Euroasia- Book Festival»BesFemale Writer Award» 2016 را به دست آورد، که سالانه به عنوان قدردانی به خاطر کل فعالیتهای ادبی به یک نویسندهٔ زن در منطقهٔ اروآسیا اعطا میشود.
از شهزاده تاکنون سه دفتر شعر و سه رمان منتشر شده است. وی همچنین دهها مقاله در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فارسیزبانان آسیای میانه دارد. آثار او به زبانهای روسی، انگلیسی و هلندی ترجمه و چاپ شدهاند. ترجمه روسی رمانهای او را یولتان صادقوا، یکی از موفقترین مترجمان اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری، از فارسی به زبان روسی انجام داده است.