- موجودی: موجود
- مدل: 190350 - 4/2
- وزن: 0.30kg
زمانی که یک اثر هنری بودم
نویسنده: اریک امانوئل اشمیت
مترجم: فرامرز ویسی , آسیه حیدری
ناشر: افراز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 254
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1391 ~ 1388 - دوره چاپ: 7 ~ 4
کیفیت : در حد نو _ نو
مروری بر کتاب
چه كسی هرگز تصور نكرده كه به یك شیء تبدیل شود؟ یا حتی شیئی ستایشبرانگیز؟ این قراردادی است كه هنرمندی غریب با مرد جوانی كه بر لبه ناامیدی گام بر میدارد، میبندد. هنرمند كه هوسی جنجالی در سر دارد، پیشنهاد میكند جوان را كه هوس زندگی در دل دارد، تبدیل به یك اثر هنری كند. درنهایت چیزی برای از دست دادن وجود ندارد... به جز آزادی یك نفر...
«زمانی که یک اثر هنری بودم» داستان جوانی را روایت میکند که در آستانه خودکشی در دام هنرمندی قرار میگیرد که او را از خودکشی منصرف میکند تا برای او زندگی و هویت تازهای بیافریند. تازیو پسر جوان ۲۰ ساله ای است که از زندگی نا امید شده است. او برادران بسیار زیبا و مشهوری دارد اما خودش نه چهره چندان زیبایی ندارد و نه در سایر کارها موفقیتی کسب می نماید....زمانی که تازیو بر لبه صخرههای ساحلی ایستاده و قصد دارد خود را به پایین پرتاب کند، صدایی میشنود که بیست و چهار ساعت از وی فرصت میخواهد. صدا نظر جوان را جلب و او را وادار میکند تا صاحب صدا را ببیند.
مکالمهای میان تازیو و صاحب صدا (که نامش زئوس پترلاما است) شکل میگیرد؛ زئوس جوان را از خودکشی بازمیدارد و او را متقاعد میکند تا بیست و چهار ساعت به وی فرصت دهد. پترلاما بزرگترین نقاش و مجسمهساز عصر خودش بود که میخواست از تازیو، اثری هنری خلق کند. زئوس ایدهاش را با تازیو در میان میگذارد؛ او هم که به شهرت و جلب نظر دیگران علاقهمند است از پیشنهاد زئوس استقبال میکند.
پس از امضای دستخطی مینی بر اینکه جوان داستان خود را کاملاً به دست زئوس سپرده و به نوعی از آنِ وی خواهد شد تا هرچه که او اراده کند از تازیو بسازد(ص62 کتاب) عمل جراحی دوازده ساعته انجام شد و پس از گذشت سه هفته، زئوس با عبارات منحصر بفرد، عجیب، یکتا و متفاوت(ص65 کتاب) از اثر خلق شدهاش یاد میکند و آن را آدام بیس مینامد.
زئوس جشن بزرگی ترتیب داد و اثر هنری انقلابیاش یعنی آدام بیس (به معنای آدمی دیگر) را در حضور رسانه ها و مطبوعات معرفی نمود. پس از پایان مراسم، آدام برای استراحت و داشتن خلوتی با خودش، به سوی باغ محل اقامتش حرکت میکند، پس از پیمودن مسافتی به ساحل میرسد؛ پدر نابینای نقاش(آنیبال) و دخترش(فیونا) و تابلوی نقاشی آنها نظر آدام را جلب میکند. ترسیم نادیدنیهای شخصیت آدام از سوی آنیبال و شناخت واقعی او از آدمها و دیدگاهش در مورد هستی برای آدام جالب توجه بود و همین آشنایی، مسیر زندگی شخصیت اصلی کتاب «زمانی که یک اثر هنری بودم» را تغییری اساسی میدهد و در نهایت او را به سوی خویشتن خویش سوق میدهد...
در حقیقت با یک جور مسخ رو به رو هستیم اما مسخی که با خواسته و اراده خود شخص صورت می گیرد . انسانی که تنها برای جلب توجه و فرار از تنهایی روند مسخ شدن به یک شی را پذیرا می گردد. این کتاب در حقیقت اعتراض به دنیای مدرن و هنر معاصر است. دنیا و هنری که شخصیت و منزلت انسان را تا حد یک شی پایین می آورد. کتاب نگاه ویژه ای هم به اسطوره ها دارد. نویسنده اسامی را تا حد امکان اسطوره ای انتخاب کرده است.