- موجودی: موجود
- مدل: 169856 - 66/1
- وزن: 0.40kg
زمان هیچگاه برای موشها متوقف نمی شود
نویسنده: مایکل هوآی
مترجم: الهام اخوان ذاکری
ناشر: ایران بان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 344
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
ماجراهای هرماکس تانتاموک
خلبان جوان و زیبا خانم پرفلینگر ساعت خرد شده اش را برای تعمیر به مغازه ساعت سازی هرماکس می برد... اما... با ربوده شدن خانم پرفلینگر زندگی هرماکس زیر و رو می شود. تا جایی که از او کارآگاهی باهوش و ورزیده می سازد و به این ترتیب ماموریتش برای پیدا کردن این خانم خلبان آغاز می شود.
با خواندن ماجراهای دلهره آور و سرگرم کننده هرماکس شما مجبور می شوید تا به پایان بردن کتاب با لبخندی بر لب، و انگشت به دهان از جای خود تکان نخورید...
در این كتاب ؛ محوريت موضوعي داستان با همان واژه آشناي «زيبايي» است. گويي نويسنده تدبيري انديشيده است تا بار ديگر زيبايي هاي جهان را به رخ بكشد. زيبايي هايي كه بشر امروز از درك آنها در بسياري از موارد عاجز گشته است.
مايكل هوآي اين نويسنده چيره دست آمريكايي، اين بار از عنصري به نام داستان، براي بيان مفاهيمي انتزاعي همچون «عشق» و «زيبايي» سود جسته است.
ساختار روايتي رمان به شيوه قصه در قصه است و در آن با پيشروي مخاطب در طول روايت كليت رمان، گره هاي داستاني يكي پس از ديگري گشوده مي شود و چشم انداز كلي داستان به شكلي انسجام يافته نمايان مي شود.
نويسنده شيوه قصه پردازي فراواقعي (سوررئاليستي) را براي بيان داستان خود برگزيده است و عمده ترين وجه مشخص اين انتخاب گزينش شخصيت هاي حيواني براي جهان داستاني كتاب است.
ماجراهاي داستاني كتاب در دنياي حيواني (موشها) اتفاق مي افتد. اما اعمال و رفتار اين شخصيت هاي حيواني، كاملاً شبيه رفتار واعمال انساني است. به عبارت ديگر پس زمينه و بستر فراهم شده براي جهان داستاني، كاملاً منطبق با دنياهاي انساني است، فقط نوع شخصيت ها تعويض شده است.
شخصيت محوري رمان «هرماكس تانتاموك» ساعت ساز يك شهر امروزي است. اين موش ساعت ساز مشتريهاي فراواني دارد كه آنها نيز از اجتماع موشها انتخاب شده اند از جمله دوشيزه لينكا پرفلينگر كه موش ملوسي است و به شغل خلباني اشتغال دارد. ديگر شخصيت هاي داستاني كتاب نيز از جامعه موشها انتخاب و اعمال و رفتار انساني به آنها سپرده شده است.
شايد يكي از علل چنين انتخابي به تنوع و تازگي در روايت مربوط باشد كه كمتر چنين انتخابي از جانب نويسندگان صورت مي گيرد مگر در موارد ويژه كه نويسندگان براي بيان مفاهيم سمبليك و استعاري و در مواردي نمادين به چنين شخصيت هاي غير انساني متوسل مي شوند.
مايكل هوآي در ابتداي داستان طرح و توطئه محكمي را انتخاب مي كند. هرماكس تانتاموك موش تنهايي است كه از پس ديداري كوتاه با خانم لينكا پرفلينگر به نوعي شيفته و علاقه مند اين موش زيبا مي شود. بر اثر اتفاقاتي كه پيش مي آيد ديدار دوباره لينكا فلينگر با هرماكس تانتاموك به تأخير مي افتد. در اين فاصله خانم «توكامرتسلين» يكي از همسايه هاي آقاي هرماكس تانتاموك كه عرضه كننده لوازم زيبايي و بهداشتي ميلانيوم است به هرماكس تانتاموك يادآوري مي كند كه از درك زيباييهاي پيرامون عاجز گشته و بهتر است در اين باره تجديد نظري بكند.