- موجودی: موجود
- مدل: 183068 - 55/1
- وزن: 0.60kg
زاده شده ایم که عشق بورزیم
نویسنده: لوسکا لیا
مترجم: لادن جهانسوز
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 360
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
برخی نمیتوانند بپذیرند که عشق یک انتخاب است چرا که به نظر میرسد این امر مخالف نظریهای باشد که میگوید عشق ذاتی است و باید آنرا پذیرفت.
این نظریه باور دارد که عشق یک نیروی جادویی است که ما را از تمام رنجها رها کرده و همه مشکلات را حل میکند و این که عشق خود پایان خودش است. ممکن است هر یک از این باورها حقیقت داشته باشد اما داشتن ظرفیت برای عشق به معنی داشتن توانایی برای عشق نیست. به طور حتم عشق به صورت ژنتیکی در ما وجود دارد اما برای آنکه معنای حقیقی پیدا کند باید فراخوانده، مطالعه تمرین و آموزش داده شود...
عشق کلمه ای است که میلیونها سال حیات آدمی را زیبائی و طراوت بخشیده است. تنها کلمه ای که بدون آن ادامه زندگی برای هیچکس مقدور نمی گردد.
عشق هرگز مرگ طبیعی ندارد. از غفلت و رها کردن می میرد. عشق از نادیده انگاشتن، بی اعتنایی و سرسری گرفته شدن می میرد. چیزهای از نظر دور افتاده اغلب کشنده تر از ارتکاب اشتباهات هستند. عشق درنهایت از کهنگی و عدم تغذیه می میرد. ما در حقیقت بیشتر از آنکه درون عشق می افتیم از عشق بیرون نمی آییم. هنگامی که عشق می میرد یک یا هر دو شریک در مورد آن کوتاهی کرده، از عهده تجدید حیات و تازه کردن آن برنیامده اند. عشق نیز مانند هر چیز زنده دیگری که رشد می کند، برای سالم ماندن نیاز به کوشش دارد.
مولانا در معنا بخشیدن به این کلمه مقدس و زیبا تمثیلی آورده است. روزی شیخی بر منبر نشسته بود و در باب عشق سخن می گفت . یک روستایی نادان و ساده بر مجلس وارد شده ، با صدای بلند شیخ را مورد خطاب قرار داد که خری گم کرده ام. آیا در میان جمع کسی هست که نشانی آن را به من بدهد؟ شیخ امر به نشستن روستائی کرد و در دنباله کلام از جمع حاضر پرسید : آیا در میان شما کسی است که عشق را نشناسد و عاشق نباشد؟ یکی از میان جمع برخاست. شیخ رو به روستائی کرده ، گفت هان! بیافتم بیا خرت آنجاست...