- موجودی: موجود
- مدل: 191187 - 23/5
- وزن: 0.40kg
رگ سرخی به تن بوم
نویسنده: ملیحه صباغیان
ناشر: ققنوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 312
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
خودسریهای دختری از یک خانواده اصیل ایرانی ، باعث به هم خوردن روال زندگیاش میشود . او چندی تلاش بسیار میکند تا تغییری در روند زندگیاش حاصل شود . پس از این اتفاقات مسیر جدیدی پیش روی او قرار میگیرد و ساختار تازهای زندگی او را احاطه میکند که موجب میشود حوادث جدیدی برایش رخ دهد .
از روزی که دوباره شروع به کار کرده بودم ، بهترین اوقاتم در محیط کار میگذشت با آن که تمام روز ، کار بود و کار ، آنقدر که گاهی ، حال و نای حرف زدن برایم نمیماند ، راضی بودم . احساس زنده بودن میکردم . احساس مفید بودن ، بجز آن ، در خلوت اتاقم ، خودِ خودم میشدم ؛ همانی که بودم . نه تظاهر میکردم ، نه صورت دلواپس مامان مدام جلوی چشمم رژه میرفت ، نه جواب سؤالهای تکراری پدر را میدادم و نه برای خوشایند نغمه ، به لودگی و مسخرهبازیهایش میخندیدم ....
نویسنده کتاب با تکیه بر تجارب قبلی خود ، در نوشتن این رمان ، افزون بر توجه ویژه به مخاطب عام ، در به کارگیری عناصر ادبی و قدرت بخشی به ساختار اثر نیز تلاش موفقی را به انجام رسانده است .
نگاه سهراب خیره ماند به روبرو.
به پشت سر من.
قد راست کردم.
برگشتم.
دهان گشودم.
پشت پلکم، کوبیدن گرفت.
ستونی از نور فرو پاشید.
صفحه ای روشن و سفید رنگ، انگار که بومی خام و کار نکرده پیش چشمم قد کشید.
پلک ها را به هم فشردم.
طرحی از چشم های کامران، همان که اول بار، روی کاغذ آورده بودم، در متن صفحه نقش بست...