- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 174624 - 78/4
- وزن: 0.50kg
رویاهای ماده گرگ
نویسنده: چنگیز آیتماتوف
مترجم: محمد مجلسی
ناشر: دنیای نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 427
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1367 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
متن کامل
هستی آنها به دویدن و تلاش بستگی داشت. گرگها خود را مدیون پاهای چابكشان میدانستند. افسون كه تنها دویدن و چابك بودن تمام دشواریها را از پیش پایشان بر نمیداشت. در هر قدم با دشواریهای گوناگون مواجه میشدند. حتی برای دسترسی دوباره به بقایای لاشه گاومیش مشكلات زیادی داشتند. بعید نبود كه در این فاصله جانوران دیگر از راه برسند و لاشه را به پناهگاه خود ببرند یا در همان جا نیم خورده گرگها را به خندق بلا سرازیر كنند.
قدرت گرگ ها در چشمشان هست گرگ ها با چشمانی باز رو به روی هم می خوابند که اگر یکی خوابید و چشم ها را بست دیگری آن را بدرد. در کار آیتی ماتف گرگ حق دارد ، چون انسان او را اذیت کرده است. گرگ خاکستری همان گرگ چشم آبی است که آیتی ماتف آن را خلق کرده است.
...چنگیز آیتماتوف (۱۲ دسامبر ۱۹۲۸ - ۱۰ ژوئن ۲۰۰۸)، نویسنده برجسته اهل کشور قرقیزستان و یکی از مشهورترین چهرههای فرهنگی اتحاد جماهیر شوروی بود . آثار این نویسنده تاکنون به بیش از ۱۵۰ زبان ترجمه شدهاند و همچنان در کشورهای مختلف منتشر میشوند.
«رؤیاهای ماده گرگ» روایتگر داستانی روسی به قلم «چنگیز آتیماتف» است که چندین داستان را به یکدیگر پیوند میدهد. این رمان با داستان «گرگها» آغاز میشود که ندانسته و ناخواسته در مسیر حوادث مربوط به انسانها قرار میگیرند؛ زیرا انسانها میخواهند چهره طبیعت را تغییر دهند و بهجای بیابان و جنگل و دریاچه، بنیادهای شهری و صنعتی بسازند و گرگها ناچار آواره و سرگردان میشوند.
در داستان دیگری که با داستان «گرگها» پیوند میخورد با «آبدیاس» آشنا میشوید که به دلیل در افتادن با قشریگری و تعصب مذهبی از مدرسه و حوزة روحانیت رانده میشود و در روزنامهها مقاله مینویسد و برای تهیه رپرتاژ خود در میان دستهای از قاچاقچیان قرار میگیرد. آخرین داستان این رمان هم ماجراهای چوپان باغیرتی است که قهرمان داستان است. او با مسئول حزبی درمیافتد و از سوی دیگر ناگزیر با گرگها درگیر میشود.
در واقع آتیماتف در رمانش طبیعت، انسان، گیاه و حیوان را در کنار یکدیگر قرار میدهد و در رمانش به پندارهای داستایوسکی نزدیک میشود. وی معتقد بود نیروی ناشناختهای انسان را بهسوی ظلم و خشونت میکشد و برای مقابله با آن به نیروی ایمان نیاز است.