- موجودی: موجود
- مدل: 200477 - 36/5
- وزن: 0.30kg
رونوشت بدون اصل
نویسنده: نادر ابراهیمی
ناشر: روزبهان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 112
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1376 - دوره چاپ: 3
مروری بر کتاب
مجموعه 7 داستان کوتاه ایرانی
روایتی متفاوت از مفهوم زندگی و مرگ ، جنگ، توهم، عشق، مبارزه، وطن خواهی و سکوت
کتاب شامل هفت داستان که هر کدوم موضوعی متفاوت دارند. به موضوع هر داستان از زاویه دیگری نگاه و تعریف شده است. به عنوان مثال در داستان کارمرگ، راوی به شهری دعوت می شود که اصلن روی نقشه کره زمین نیست و قطاری که او را به مقصد می برد تنها یک مسافر دارد چرا که میزبان فقط او را دعوت کرده است.
مردم این کشور مراسم سنتی دارند به اسم کارمرگ (بدون کسره ر ) همه باید این مراسم را انجام دهند و تاین مراسم در شناسنامه آنان ثبت نشود ، اعتبار ندارند.کسی که کارمرگی می کند، تمام مراسم یک مرگ واقعی را قبول می کند و البته تحمل، از آغاز تا زمانی که سنگ بر گور بگذارند و آن شخص زمانی کوتاه در تاریکی مطلق گور بسر خواهد برد و سپس سنگ برداشته می شود و مراسم تمام... چرا که به نظر آنان ، انسانِ مرگ آشنا، بی نیاز از تباه کردن روح است و راوی این مراسم را تجربه می کند....
آهسته گفتم : شما مردم صبوری دارید . عجیب است که گریه نمی کنند . اومیا سیاکو گفت : کسی نمرده است . او مصرانه مرا به بن بست پرسیدن می کشید . چگونه ممکن است انسان از کنار گورستانی بگذرد که در آن صدها تابوت و هزاران سیه پوش عزادار دیده شود و هیچ کس نمرده باشد ؟. من ، چال ها را دیدم که شکل گور بود.
اگرچه صلیب ندیدم ، و تاری، و نماز جماعت ، و قرآن ، اما مرگ را که می دیدم .گودالها را که می دیدم . و بیرون می آمد کنار گودالها، بدن های پوشیده در پوشش مرگ، از تابوتها بیرونكشیدهمیشد و در دل زمین فرو نهاده میشد. - راست می گویید! كسی نمردهاست. حرفتان را باور میكنم - باور نمیكنید و تصدیق میكنید...
فهرست
گفتگوی من و غریبه صبحگاهی
کار مرگ
سکوت
قهرمان من، قهرمان ذلیل من...
تپه
قصه ی نقاشی که عاشق شد و معشوق
عشق من ، چاد