- موجودی: موجود
- مدل: 189564 - 115/5
- وزن: 0.30kg
رومئو و ژولیت یا لیلی و مجنون غرب
نویسنده: ویلیام شکسپیر
مترجم: عزیزالله سامان
ناشر: کتابفروشی مروج
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 318
اندازه کتاب: جیبی - سال انتشار: 1317 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : صفحات در حد نو ، نوشته تقدیمی دارد ، نصف جلد رویی و پشتی کتاب افتاده است
مروری بر کتاب
از آن زمان که شکسپیر رومئو و ژولیت را خلق کرد، جهان غرب این سخن را گفته است که داستانی غمانگیزتر از این داستان در جهان پدید نیامده است. شکسپیر این داستان را به چنان اوجی رساند که پس از او کسی نتوانست شکل نمایشی تازهای به آن بدهد. دنیای شرق نیز اگرچه تا قرن نوزدهم شناختی دربارهی رومئو و ژولیت نداشته اما از داستان لیلی و مجنون در ادب خود برخوردار بوده است.
شکسپیر از وجود چنین داستانی آگاه نبوده اما داستان لیلی و مجنون الهامبخش بسیاری از شاعران بوده است. بیشک شهرت لیلی و مجنون در شرق بیشتر از شهرت رومئو و ژولیت در غرب است. داستان لیلی و مجنون سابقهای دیرین دارد و اساساً ملهم از زندگی شاعری عرب به نام قیس بوده است و آنگاه به اوج رسید که نظامی آن را هنرمندانه به نظم درآورد.
ابوبکر والبی که حدود پنجاه سال پیش از نظامی میزیسته است، دیوان مجنون را جمعآوری کرده و حکایت مجنون بارها در کشورهای هند و ایران و عربی به چاپ رسیده است. داستان عشق دو دلداده ساخته و پرداختهی کسی نیست بلکه واقعیت داشته است و از صدر اسلام در ادبیات عرب رواج داشته و از قرن سوم و چهارم در ادبیات فارسی سرمشق شده است.
شکسپیر را پدر نمایشنامهی انگلیس میدانند اما وی موضوع نمایشنامههایش را از منابع دیگری به دست میآورد و به نیروی خیال و با یاری ذهن پویا آنها را به زیباترین و ماندگارترین تراژدیها درمیآورد. در اروپا، رومئو و ژولیت نخستین داستان از نوع خود نیست و قصههای عاشق و معشوق بدعاقبت از زمان گزنوفون (قرن سوم یا چهارم میلادی) سابقه دارد و در ایتالیای قرن شانزدهم میلادی داستانهایی از این قبیل رواج داشته است. قدیمیترین نسخهی منظومهی رومئو و ژولیت داستان ماریتو و گیانوزا نوشتهی ماسوشو سالرنیتانو است که در سال 1476 منتشر شده است. به هر حال آنچه دربارهی این داستان مسلم است آن است که ماجرای آن واقعی بوده که در ورونای ایتالیا روی داده است.
درون مایهی هر دو داستان بیان عشق و خواستار وصال است. آغاز جریان عاشقانه در هر دو داستان در یک لحظه صورت میگیرد؛ در لیلی و مجنون عشق در مکتب آغاز میشود و در رومئو و ژولیت در مهمانی. از نوجوانی، عشق در وجود دلدادگان شکل میگیرد و رفتهرفته در طول ایام و با گذشت زمان رشد مییابد. با وجود اینکه زمینهی دو داستان عشق است اما کوچکترین انحراف و کجروی به چشم نمیخورد، هر آنچه هست عشقی است پاک و صادق و عمیق که حتی مرگ هم از نابود کردن این نیروی زیبا عاجز است، عشقی است افلاطونی یا به تعبیر عرب «حبالعذری». عشاقِ داستانها از دو خانوادهی ثروتمند و ممتاز هستند؛ سیدعامری پدر مجنون بزرگمرد سرزمین عرب نمایندهی مهربانی و عطوفت است، هم صاحب قدرت است و هم ثروت. رومئو و ژولیت نیز از دو خانوادهی ایتالیایی سرشناس به نامهای کاپولت و مونتاگ هستند.
در هر دو داستان اختلاف بین خانوادهها مشاهده میشود با این تفاوت که در داستان لیلی و مجنون اختلاف پس از عاشق شدن دختر و پسر آغاز میشود اما در داستان رومئو و ژولیت دو خانواده کینهای قدیمی دارند. پدر لیلی و پدر ژولیت مخالف ازدواج دخترانشان با محبوبانشان هستند؛ پدر لیلی سرسختانه مانع وصال دخترش با مجنون میشود پدر ژولیت نیز مخالف ازدواج دخترش با رومئو. دلدادگان دو داستان بیش از اندازه احساس تنهایی میکنند زیرا کسی آنها را درک نمیکند و همین امر سبب شده است سرتاسر داستان، احساس یاس و تلخی بیداد کند.
از دیگر شباهتهای داستان نظامی و شکسپیر، ازدواج تحمیلی لیلی و ژولیت با خواستگارانشان است و همچنین ناکام ماندن ابنسلام و کنت پاریس از همسران، زیرا لیلی و ژولیت به معشوقان خویش وفادار ماندند و اجازهی کامجویی به شوهران ندادند.