- موجودی: موجود
- مدل: 190278 - 60/5
- وزن: 0.20kg
روزهای خاردار
نویسنده: رناته ولش
مترجم: میترا فیروزدهقان
ناشر: به نگار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 108
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
داستان کتاب حاضر، با موضوع اجتماعی، زندگی دو دانشآموز به نام «موریس» و «سارا» است. «مورتیس» نوجوانی است که با مادربزرگ خود زندگی میکند. همکلاسی او «سارا» دختر تهیدستی است. پدرش آنها را ترک کره و او با مادر بیمار و مادربزرگش زندگی سختی را میگذراند. مادر بر اثر ضعف ناشی از بیماری، نمیتواند در جلسة اولیا و مربیان شرکت کند و «سارا» نیز پولی بابت رفتن به اردو ندارد...
ناگهان متوجه شد آخرین عکس مسافرت دسته جمعیاشان، از پدر، مادر و خودش هنگام بازی کنار دریا دیگر به دیوار آویزان نیست. از کی نیست؟ عکس، منظرهای بود از نم نم باران، چهرههای خندان و دماغ دلقکی برای آفتاب سوخته و قرمز پدر، هر وقت به عکس نگاهی میانداخت، باورش میشد که پدرش برمیگردد.
توی عکس هر سه خوشبخت بودند. عکسها دروغ نمیگویند. پس واقعاً خوشبخت بودند و دوباره میتوانستند باشند. اما حالا عکس نبود. مادر خیلی راحت، بدون اینکه از او بپرسد، آن را برداشته بود، شاید هم بیرون انداخته باشد، کنار آن عکس، عکس دیگری از تولدش بود. پدر هم در عکس بود. پدر لعنتیاش! حتی یک بار هم دلش برای این پدر برنزه شدۀ عاشق آب توی عکس تنگ نشده بود.
قاب عکس روی دیوار جاانداخته بود، لکهای روشنتر از دیوار. باید روی لکۀ سفید با ماژیک سیاه نوشت: روزی خانوادهای بود...