- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 192655 - 87/6
- وزن: 1.50kg
روزها
نویسنده: محمدعلی اسلامی ندوشن
ناشر: یزدان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 290 + 360
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1372 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
مجموعه مقالات دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
«ما در برزخ میان دو دنیا - دنیائی که رفت و دنیائی که در کار آمدن است - زندگی کردهایم که هیچ نسلی از ایرانی، این موقعیت را نداشته و نخواهد داشت.»
«انسان از این جهت «برترین» است که میداند که هست، و میداند که این «هست»، نیستی ای در پی دارد، که تفاوت میان هستی و نیستی جز همین دانستن و آگاه بودن نیست.»
«بنابراین، تلاش و تکاپوی او در همین دایره گنجیده میشود: افزودن بر کیفیت زندگی، و زندگی کردن با آگاهی مرگ. حدیث بشر، حدیث زندگی و مرگ است. هر کسی از این بابت برای خود حکایتی دارد. بشنویم...»
...نمیدانم چه میتوانم اضافه کنم، چون در واقع هر چه گفتنی بود و امکان داشته است، در روزها آوردهام و احیاناً در جاهای دیگر نیز. خوشبختانه من اولاً در ده به دنیا آمدم و ثانیاً در یک خانوادة متوسط. دوران کوتاهی در ده تحصیل کردم، پس از آن در یزد، بعد از آن در تهران و بعد هم در خارج. در هر حال کسی بودم که به اتکای خودم جلو آمدم. نه ساله بودم که پدرم فوت کرد و حوادث طوری جریان یافت که تقریباً روی پای خودم بایستم. خوشبختانه ثروت مختصری که خانوادة ما داشت، کمک کرد تا بتوانم درس بخوانم و یک زندگی متوسط داشته باشم. این همان بود که من طالب بودم: نه فقر، نه ثروت، یک زندگی در حد احتیاج.
بقیه حرفها را هر چه لازم بوده در روزها آوردهام. البته ما در دورانی زندگی کردیم - به خصوص در پنجاه سال اخیر- که ایران دوران پرتلاطمی را پشت سر گذاشت و باطنش بسیار بیشتر از ظاهرش متلاطم بود. دوران بسیار پُری بوده است. همانطور که در مقدمة روزها نوشتم، ما تنها نسلی هستیم در کل تاریخ ایران که در این دوران استثنایی زندگی کردیم. هیچ نسلی نه قبل از ما این زندگی را دیده و نه بعد از ما خواهد دید، برای اینکه در مرز بین دو دوران زیستهایم: یکی مرزی که رفته است و جزو تاریخ شده است و ما بخشی از تاریخ را تشکیل دادیم و دیگر آنچه در جلو قرار داشت و در پیش است و به سرعت در حال دگرگونی است. تنها ما بودیم که این دوران را درک کردیم. هیچ نسل دیگری از ایران این دوران را ندیده و نخواهد دید. در عین حال، این دوران پرثمری بود که درسهای زیادی به ما داد.
دومین خصوصیت زمان این بود که ما در مرز دو فرهنگ نشستیم، یکی فرهنگ غربی که فرهنگ غالب در جهان است و دیگری فرهنگ سنتی خودمان و این خصیصهای است که فقط ما ایرانیان توانستیم داشته باشیم. البته هندیان و چینیان هم داشتند. کشورهایی که تمدن کهنسال داشتند، این خصوصیت را دارا شدند و مزج این دو فرهنگ و برخورداین دو فرهنگ، خصوصیتی به ما داد که من آن را یک عامل قابل توجه میدانم. برای اینکه فرنگیها چنین چیزی را ندارند.
مایی که یک دوران دراز تاریخی را گذراندهایم و یک کوله بار سنگین گذشته با خود داریم، این خصوصیت را یافته ایم که ، هم کم و بیش با فرهنگ جهان متجدد آشنا بشویم و هم فرهنگ خودمان بر پشتمان باشد. من شخصاً این را امتیازی میدانم که بین این دو مرز و دو دوران قدیم و جدید و دو فرهنگ غرب و شرق چند صباحی زندگی کردم و در واقع از چیزهایی بهره گرفتم که چند گانه است.