دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

روباهنامه

روباهنامه

نویسنده: مهین دخت دارائی
به کوشش: پرویز مستوفی
ناشر: فردوسی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 75
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1334 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : صفحات در حد نو ~ نو ؛ جلد کتاب لکه دارد

 

مروری بر کتاب

ترجمه و اقتباس از منظومه ترکی ثعلبیه اثر مرحوم محمدباقر خلخالی

مهین دخت دارائی فرزند شاعر و ادیب ماهر مرحوم امیر خسرو دارایی در مرداد ماه ۱۳۰۰  شمسی در روستای زیبای بنارود از توابع شهرستان طارم با خواهر دوقلوی خود بهین خانم زاده شد. از هفت سالگی در زنجان قدم به مدرسه نهاد و در ۱۵ سالگی (سال ۱۳۱۵) دوره ی دبیرستان را به پایان رسانیده  و در سال ۱۳۱۶ با آقای پرویز مستوفی دست نامزدی داد. هنوز به خانه شوهر نرفته بود ، بیمار شد و برای معالجه به تبریز رفت و ضمن معالجه در سال ۱۳۱۹ از دانشسرای مقدماتی تبریز فارغ التحصیل شد و پس از بهبودی به زنجان بازگشت؛ در این شهر تا سال ۱۳۲۰ دبیر دبیرستانهای دخترانه بود.

در شهریور ۱۳۲۰ هنگام حمله نیروهای بیگانه به ایران، خانواده او هم مانند خانواده های دیگر زنجانی ،  خانه و  پیشه ی خود را به جا گذاشته به آبادی های دور و نزدیک پناهنده شدند. در اثر رنج سفر و عدم بهداشت و مداوا ، بیماری وی شدت یافت و معالجات موثر واقع نشد ، سرانجام در روز ۸ شهریور ۱۳۲۴  شمسی در زنجان به رحمت ایزدی پیوست. مهین علاوه بر زبان پارسی و زبان ترکی، زبان های عربی و فرانسوی را خوب می دانست.

وی قریب ۱۵۰۰ بیت شعر دارد که بخشی از آن به صورت غزل و ترجیح بند است و بخش بیشتر سروده هایش کتاب منظومه «روباهنامه» است که از کتاب ترکی «ثعلبیه» مرحوم محمد باقر خلخالی به فارسی ترجمه کرده است.کتاب بهار و ادب فارسی مجموعه یکصد مقاله تحقیقی و ادبی از ملک الشعرای بهار است که به صورت موضوعی و به ترتیب تاریخ نگارش مقالات به چاپ رسیده است این شیوه تدوین خواننده را با عقاید نویسنده در زمان های متفاوت در یک زمینه و همچنین زمینه های گوناگون آشنا می کند و در می یابد که از نظر زمانی همه جا همراه و همگام نویسنده است این اسلوب تنظیم سیر کمالی نثر نویسی بهار را نمایان تر می سازد.

...در عهد باستان سوگندان گوناگون معمول بوده است و عمل سوگند خوردن یا سوگند دادن را، که بایستی در حضور موبدان صورت پذیرد «ور» می گفته اند و «ور» نیز به اقسام و انواع بوده، از آن جمله «ور گرم» که باید سوگند خوار دست در آتش کند، یا انگشتان را در آب جوشیده یا روغن گداخته فرو برد، و یا روغن داغ و سرب گداخته یا مس گدازان بر سینه او فرو ریزند و در همه این حالات مرد سوگند خوار نسوزد و به سلامت بیرون آید.

و یکی از یادگارهای کهن که از «ور گرم» در داستانهای ایران باقی مانده است، سوگند «سیاوخش» است در حکایت تهمتی که «سودابه» زن پدرش «کاوس» به او زده بود و او برای پاکدامنی خویش از کوه آتش که عظیمترین اقسام «ور گرم» بود، عبور کرد و نسوخت، چنانکه فردوسی در این معنی می فرماید:

گلی بودم به بستان جوانی  
فرحناک از نسیم کامرانی
که با تو رسته گل های طربناک  
به کار دلربایی شوخ و چالاک
بگلشن با دل فارغ ز محنت  
همی افشاند می عطر محبت
هر آن بلبل که بوی عشق بردی    
دل خود را بدان گلشن سپردی
به لحنی هر یکی با شاخه ای گل    
سرود عشق می کردی  
تغزل قضا را مرغکی شوریده رفتار  
به تار گیسوی من شد گرفتار
چه خود را دید پا بسته بدان تور  
برآورد از غم دل ناله ی شور
بسی از عشق آهنگ جگر سوز  
به ناله برکشید از دل شب و روز
بسی برتافت ز آهش بر دل آذر  
بسا شد دامنم از اشک وی تر
وی اندر رنج آن عشق تو آغاز  
مرا اندیشه از پایان آن راز
رسیده، چونکه گردد غنچه ی گل  
نسیم صبحگاهی بشکفد دل
بد انسان غنچه ی  قلب جوانان  
نسیم عشق می سازد پریشان

***

زن خوب ای پسر آرام جان است  
وگر بد شد، بلای خانمانست
زن شایسته و صاحب فضیلت  
بود دارنده این چار خصلت
نخستین با وفا و پاکدامن  
که می باشد بهین آرایش زن
دوم خصلت برای او کمال ست  
کمال زن مقدم بر جمال ست
سوم خوشروی بایست و خلیقه  
چهارم خانه دار و با سلیقه
اگر شده حسن با این چار مقدور  
در آن صورت شود نور علی نور
وگرهم بود ناز و عشوه با آن  
شود آنگه بهای او دوچندان
خوش آنکو یار بانویی چنین است  
که با حور بهشتی همنشین است
و گر دارد زن زشت و ترشروی  
گره از تلخیش دائم بر ابروی
به حالش زار باید اشک و ماتم  
که محشور است با دیو جهنم
زدست بانوی بدخوی فریاد  
مسلمان نشود ، کافر نبیناد

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات