- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 157524 - 11/7
- وزن: 1.00kg
روانشناسی و کیمیاگری
نویسنده: کارل گوستاو یونگ
مترجم: محمود بهفروزی
ناشر: جامی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 568
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1399 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
انسان و اسطوره هایش
مطلب جالب توجهی كه همواره با آن رو به رو هستیم این است كه تمام مردم، حتی ناآگاهترین افراد میپندارد از جزییترین مباحث روانشناسی آگاهی دارند، گویی روان آدمی درست آیینهای است كه به بهترین وجه بازتاب تمام داناییها را در آن میتوان دید.
کیمیاگری، نقشی مرکزی در نظریه ی ناخودآگاه جمعی یونگ دارد. او در این کتاب، ابتدا به معرفی فرآیندها و اهداف روان درمانگری می پردازد، سپس قیاس ها و شباهت های میان کیمیاگری، عقاید مسیحیت و نمادگرایی را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد و در آخر، از درک خود درباره ی فرآیند تحلیل سخن می گوید.
یونگ در حین معرفی مفاهیم اساسی کیمیاگری، ماهیت دوگانه ی آن را به ما یادآوری می کند که هم از فرآیندهای شیمیایی و هم از بخشی عرفانی تشکیل شده است. در نهایت، یونگ با استفاده از فرآیند کیمیاگری در تبیین معنای فردیت، بر اهمیت کیمیاگری و نقش آن در درک ماهیت متعالی ذهن تأکید می کند.
برجستهترین روانشناسی که به کیمیاگری به عنوان ابزاری در جهت شفای بیماران نگریست، کارل گوستاو یونگ بود.هرچند که بعد از او نیز روان شناسان و اسطوره شناسان دیگری نیز به این مقوله توجه نمودند، اما در واقع بسط و گسترش ایده های کیمیاگرانه در روان شناسی، به نام او ثبت شده است. مهمترین میراث یونگ از حکمت هرمسی، کیمیاگری است.
این حکمت به بنیانگذار افسانهایاش هرمس تریس مجیستوس یا هرمس بزرگ منسوب است. در حقیقت یونگ معادل تاریخی روانشناسی خود را در کیمیاگری قرون وسطی مییابد. کیمیاگری یا هنر تبدیل فلزات برای یونگ راهحلی برای اتحاد اضداد بود. او رمزهای کیمیاگری را شبیه صور مثالی میدانست.
هرچند در ابتدا کیمیاگران در آزمایشهای خود به دنبال طلا میگشتند، اما در این فرایند تنها هدف آنها جستن طلای واقعی نبود، به نظر میرسد طلای فلسفی و تغییرات روحانی خویش نیز برایشان ارزشی وافر داشته است.چنانکه عملاً از قرن شانزدهم و هفدهم نظریه پردازی عرفانی در این حکمت جای خود را به آزمایشهای علمی داده و این حکمت را به سوی برداشتهای نمادگرایانه کشاند.
اینجاست که بحث تبدیل جسم به روح و روح به جسم، مهمترین مبحث حکمت هرمسی میگردد. طلا که از بیرون نموداری از حاصل کار کیمیاگر بود، جسم کدری به حساب میآمد که تابناک شده یا نوری که جامد گشته است.در مرتبهای معنایی، طلا شعور جسمانی است که استحاله یافته، تبدیل به روح میگردد، که در جسم به استواری مستقر یا تثبیت میشود.