- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 173051 - 105/5
- وزن: 0.50kg
روان شناسی رشد
نویسنده: توماس لیکونا
مترجم: مهدی قراچه داغی
ناشر: دایره
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 508
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ : 10
مروری بر کتاب
چگونه فرزندان خوب تربیت کنیم؟
رشد جسمانی
گرچه رشد جسمانی سریع از مشخصات مهم اولین سال زندگی کودک است، به علت تفاوتهای فردی معیارهای رشد جسمانی در همه موارد ودر تمام سنین قطعیت ندارد. هنگام تولد کودک زندگی انگلی درون رحم مادر را رها می سازد و زندگی مستقل در بیرون رحم را آغاز می کند در لحظه تولد باید رشد نظام عصبی وجسمی نوزاد به حدی باشد که بتواند او را در برابر عوامل و اوضاع خارجی نظیر سرما و فشار هوا محافظت کند. قد نوزاد در لحظه تولد پنجاه سانتیمتر و وزنش تقریبا سه و نیم کیلو گرم است چند روز پس از تولد پنج تا ده درصد وزن نوزاد از بین می رود و پس از آغاز شیر خوردن و عادت به زندگی جدید مجددا وزنش افزایش می یابد.
در دومین سال زندگی که رشد جسمانی همچون سال اول نیست قد کودک حدود 85 سانتی مترو وزنش به حدود دوازده ونیم کیلو گرم می رسد و هنوز مقداری از استخوانهای کودک دو ساله به صورت غضروف و نرم هستند. معمولا در هجده ماهگی ملاج کودک سفت میشود و بیشتر دندانهای شیری او می رویند.
ادراکات کودک
ادراک بینایی( باصره): حس بینایی هنگام تولد نسبت به سایرحواس کودک بسیار ضیعف وناقص است ودیرتر از حواس دیگر تکامل می یابد.
کودک درسه هفته اول زندگی می تواند اعصاب چشم خود را برای دیدن اشیا ی بزرگ، جامد و زنده مانند اسباب بازیهای بزرگ و مادر تحت فرمان درآورد. چنانچه وقتی می بیند
مادرش می آید گریه خود را قطع می کند.
درچهارو پنج ماهگی می تواند میان آنچه می بیند وآنچه دستش می رسد تعادل برقرار کند چنانچه وقتی چیز کوچکی را در نزدیکی خود می بیند دستش را به سوی آن دراز می کند تا با آن بازی کند یا آن را به حرکت درآورد. میان ماههای هفتم و نهم استعداد کودک به برداشتن اشیای ریز از زمین ظاهر می شود.
رشد سیستم عصبی
مغزآدمی مرکز فرمان یک شبکه ارتباطات وسیع است. سیستم عصبی ( Nerve System) عمدتا کنترل اعمال استخوانها، عضلات و ما هیچه ها، اندام ها، غده ها و رگهای خونی را در بدن به عهده دارد. انتقال پیام ها بین مغز وبخش های گوناگون بدن به وسیله اعصاب که از سلول هایی به نام نورون (Neuron) تشکیل یافته اند، انجام می گیرد. بخش بزرگی از مغز را حدود 10 میلیون نورون تشکیل داده است. پیام های موجود بین مغز وبقیه سیستم عصبی تکانه های الکترو شیمیایی هستند که در طول نورون به سرعت حرکت می کنند.رشد سیستم اعصاب پیش از تولد، درسه و چهار سالگی بسیار سریع است. رشد و نمو در دوران جنینی بیشتر عبارت از افزایش و نمو سلول های عصبی است درحالی که پس از تولد، کمتر سلول های تازه بوجود می آیند.
رشد و نمو مغزرا مستقیما نمی توان مطالعه کرد و نا گزیر باید به بررسی مغز کودکان که درگذشته ویا اندازه گیری خارجی جمجمه کودکان زنده اکتفا کرد. اندازه گیری ها نشان
می دهند که رشد و نمو فرزند آدمی تا4 سالگی بسیار سریع است و از4 تا 9 سالگی از سرعت آن کاسته می شود و سپس به کندی رشد خود را ادامه می دهد تا 16 سالگی که مغز، به اندازه کامل خود برسد.
رشد ذهنی کودکان از شیر خوارگی تا 2 سالگی
هوش، قدرت سازگاری فرد با محیط تلقی شده است. ذهن کودکان در دو سال زندگی در مرحله حرکت قرار دارد که به نظر پیاژه دارای شش مرحله است;
• مرحله اول : اعمال بازتابی از تولد تا پایان یک ماهگی است. در این مرحله نوزاد از طریق یک سلسله اعمال انعکاسی نظیر مکیدن با محیط ارتباط برقرار می کند.
• مرحله دوم: اولین واکنشهای دوری یک تا چهار ماهگی است. در این مرحله کودک پس از انجام یک عمل به صورت تصادفی به تکرارآن می پردازد و از آن لذت می برد. در این مرحله بخشی از اعمال کودک هماهنگ می شود ورفتار تقلیدی در او شکل می گیرد.
• مرحله سوم: این مرحله چهار تا هشت ماهگی را شامل می شود و به دومین واکنشهای دوری معروف است. هماهنگی بیشتری بین حرکات کودک به وجود می آید در این مرحله کودک می تواند با دیدن بخش معلومی از یک شی پنهان شده آن شی را تشخیص دهد.
• مرحله چهارم: هدفدار می شود و رفتارش خود به خود رخ نمی دهد کودک می تواند موانع را برطرف کند تا به شی مورد نظرش برسد یا از طریق واسطه قراردادن یک شی به هدف مورد نظرش دست یابد. در این مرحله مفهوم بقای شی حاصل می شود یعنی اگراز حوزه دید او پنهان شود هنوز آن شی برای او وجود دارد.
• مرحله پنجم: سومین واکنشهای دوری از دوازده تا هجده ماهگی است که در این مرحله کودک از طریق آزمایش، راه حلهای جدیدی را برای حل مشکلش کشف می کند و مایل است بداند اعمال او چه اثری بر محیط می گذارد.
• مرحله ششم: ابداع وسایل جدید از طریق فعالیتهای ذهنی از هجده تا بیست وچهارماهگی است در این مرحله اعمال کودک تا خلاقیت همراه است و جنبه آزمایش وخطای صرف ندارد. همچنین کودک می تواند اعمال مختلفی را باز نمایی کند و به پیش بینی نتایج آنها بپردازد.
رشد عاطفی
عاطفه، پاسخ فرد به نیاز درونی یا محرک بیرونی است که با علام فیزیولوژیکی نظیرافزایش ناگهانی ضربان قلب، انقباض عضلات، بالا رفتن فشار خون و افزایش ترشح هورمون آدرنالین همراه است. قدرت درک و وضع جسمانی کودک در بروز عواطف موثر است. عواطف کودک در دو سال اول زندگی به علت محدود بودن تجارب متعدد و متنوع نیست و با افزایش سن وتجربه پاسخهای عاطفی او متنوع ومشخص و قابل فهم می شو د.
حالات عاطفی کودکان را باید در واکنشهای آنان جستجو کرد. در چهار تا ده ماهگی ترس از اشیاء ناآشنا بروز می کند. کودکان در سال اول زندگی به علام خشم و خوشحالی دیگران پاسخ می دهند. چنانچه کودک به فردی دلبستگی شدید پیدا کند در صورت جدا شدن از او مدت طولانی دچار افسردگی می گردد.
کودک در هجده ماهگی درحالت عدم تعادل به سر می برد و خیلی زود تحریک و عصبانی می شود. در دو سالگی تعادل روانی مطلوبی دارد و در همه زمینه ها آرامترو با ثبات تر از قبل است و دوست دارد دیگران را، از خود راضی کند. موارد عاطفی مشترکی نظیرترس، خشم، پرخاشگری و محبت کم و بیش در همه کودکان مشاهده می شود.
رابطه بین کودک و مادرو نیز کسانی که از او مراقبت می کنند و رشد عواطف او اهمیت بسیاردارد بتدریج که کودک بزرگتر می شود پیوند عاطفی خود را با والدین و اطرافیان نزدیک حفظ کرده، در نتیجه با رفتارها و ارزشهای والدین و مورد علاقه خود همانند سازی می کند....