- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 188834 - 113/3
- وزن: 0.50kg
روابط سیاسی ایران و اروپا در عصر صفوی
نویسنده: عبدالحسین نوائی
ناشر: ویسمن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 336
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1372 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : صفحات درحد نو _ نو ؛ جلد کتاب خاک گرفتگی دارد
مروری بر کتاب
شاه عباس که در شانزده سالگی قدرت سیاسی ایران را در دست گرفت با کشوری آشفته مواجه بود، که از هر سو مورد تهدید بود. بزرگترین خطر، امپراتوری عثمانی در مرزهای غربی ایران بود. چنین تهدید بزرگی سب شد تا شاه عباس صفوی به جستوجوی متحدان جدیدی به خصوص در میان اروپائیان بپردازد.
از این روی، شاه عباس، به چارلز اول، پادشاه انگلستان، نامهای نوشت که در آن وی از پادشاه انگلستان میخواست تا ضمن اعزام نمایندگانش و برقراری روابط متقابل با ایران، با تاجران و بازرگانان ایرانی به خوبی رفتار کند.در ادامه روابط دوجانبه میان ایران و بریتانیا، شاه عباس با دریافت کمکهای نظامی از انگلستان، شامل توپ و کشتی جنگی توانست، جزیره هرمز در خلیج فارس را از پرتغالیها، رقیب دیرینه انگلیسیها، باز پس بگیرد و در عین حال موجب اعتمتاد ایرانیان به انگلیسیها گردید اولین هیئت نمایندگی ثابت بریتانیا در تهران، در سال ۱۸۲۱ میلادی (۱۲۰۰ خورشیدی) در باغ الچی در تهران مستقر شد....
روابط اساسی ایران و اروپا پس از انقراض دولت ساسانیان، یعنی در ایران اسلامی ، از دوران پادشاهی صفویه و مخصوصا از زمان سلطنت شاه عباس بزرگ آغاز می شود . پیش از این دوره ، از صدر اسلام تا حمله مغول ، یعنی در دوره حکمرانی خلفای اموی و عباسی، اروپا با ایران در حقیقت رابطه ای نداشت ، زیرا افزون بر آنکه پس از انقراض دولت روم غربی و قسمت زیادی از قرون وسطا اروپا خود گرفتار ملوک الطوایفی و تسلط طوایف مختلف وحشیان و اختلافات سیاسی و مذهبی دولت های نوبنیاد بود و اساسا به امور سیاست خارجی و تجاری ، خاصه با ممالک آسیایی ، توجهی نداشت؛ حکومت دینی ، خلفای اسلامی نیز آن قاره را از ایران و کشورهای مرکزی و شرقی آسیا جدا ساخته و میان وارثان دو تمدن درخشان ایران و روم کهن سدی کشیده بود.
...شاه به وسیلۀ گماشتگان خود به فروش ابریشم در ایران و اروپا اقدام مینمود اما کشیش آنتونیو که فروش ابریشم را در شأن هیئت سیاسی ایران نمی دانست در پوست دنگیز بیک رفت که ابریشمها را از خواجه صفر بگیرد و به پادشاه اسپانیا پیشکش کند دنگیز بیک نیز بدین فسانه و افسون در دام افتاد و خواست ابریشمها را از خواجه صفر بگیرد. اما خواجه صفر که از شاه دستور دیگری داشت با این کار مخالفت کرد و سرانجام به عنوان قهر و اعتراض به ایران بازگشت و مراتب را به شاه عباس گزارش داد.
در اسپانیا هم روزی که آنتونیو و دنگیز بیک به حضور شاه بار یافتند و هدایای شهریار صفوی را تقدیم کردند فیلیپ از وجود آن همه ابریشم در جزو هدایا برآشفت و به تمسخر گفت گویا پادشاه شما مرا زنی پنداشته که این همه ابریشم خام برای من فرستاده تا ابریشم ریسی کنم. سپس در همان مجلس همۀ ابریشم ها را به ملکه بخشید و ملکه نیز آن ابریشم ها را به یکی از صومعه ها فرستاد و بدین صورت هم ابریشم ها هدر رفت هم موجب تمسخر و تحقیر مقامات...
فهرست
ایران و انگلیس
ایران و شوروی
و...