رها ؛ سلفون

رها

نویسنده: حسن کریم پور
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 487
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 3

مروری بر کتاب

بعد از گذراندن دوره تخصصی یک ساله و چند پرواز آموزشی رسما به عنوان مهماندار هواپیمای ملی ایران هما در آمدم.باورم نمیشد که به این زودی 21 سال از عمرم گذشته باشد.مادر اوایا راضی نبود که من شغل مهمانداری را انتخاب کنم. میگفت که اولا بعید به نظر میرسه که پذیرفته بشی و دوما کاری هستش که همیشه پر از خطره.

اما رفته رفته به ظاهر به انچه که به خواسته ی من بود تن داد ولی اضطراب داشت ، مادرم به طور کلی یک زن کم حرف بود گاهی به یه عکس روی دیوار که از دوران جوانی خودش بود خیره میشد.

...هر داستانی فرق می‌کند. اگر داستان روال عادی داشته باشد و گره‌های آن به صورت طبیعی باز شود، تألیف آن زود به انجام می‌رسد.
مثلا رمان «خانه‌ی روبه‌رو» را دوماهه تألیف کردم و رمان «وسوسه‌های خانه‌ی مادربزرگ» یک سال زمان برد تا نگارشش تمام شد. واقعیت این است که خوش ندارم گره‌های داستان را تصنعی باز کنم. خوشایندم است که گره‌های داستان به طور طبیعی باز شود.