دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

رستم التواریخ

رستم التواریخ

نویسنده: محمد هاشم آصف
به کوشش : عزیزالله علیزاده
ناشر: فردوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 475
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : نو

 

مروری بر کتاب 

«رستم التواریخ» کتابی است به قلم محمد هاشم فرزند امیر حسن ، متخلص به «آصف» و ملقب به «رستم الحکما» ، که بعدها از سوی فتحعلی شاه همچنین ملقب به «صمصام الدوله» گردید. «رستم التواریخ» مجموعه ای است از داستانها و حکایات تاریخی و شرح اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ، که از دوران شاه سلطان حسین صفوی شروع و تا اواسط پادشاهی فتحعلیشاه قاجار را در بر میگیرد ...

در مورد اعتبار این کتاب نظرات متناقضی عنوان شده است. عباس میلانی این کتاب را بسیار پر اهمیت قلمداد می‌کند: «به رغم اهمیت این کتاب ، نه تنها مطالب چندانی دربارهٔ آن نوشته نشده بلکه متن کامل و منقح آن برای نخستین بار ، بر اساس «نسخهٔ موجود در کتابخانهٔ آثار فرهنگی ایالت پروس آلمان» (جلد کتاب) در سال ۱۳۴۸شمسی (۱۹۶۹ م) به چاپ رسید. مصنّف کتاب محمد هاشم موسوی حسینی نام داشت. ۷۳ سال عمر کرد و دست‌کم ۱۹ کتاب نظم و نثر از خود به جا گذاشت.

 محمدعلی جمالزاده دراین باره می‌نویسد: «این کتاب متضمن مطالب و وقایع و اشارات و نکات بسیاری است که گوشه‌هائی از اوضاع و احوال سیاسی و بخصوص اجتماعی مملکت را و هموطنان ما را در مدت زمانی قریب بیک قرن (درست در مدت هشتاد و اندی سال) نشان می‌دهد و بطوری نشان می‌دهد که باحتمال قوی در سایر کتاب‌ها و تواریخ بدست نمی‌آید و حتی می‌توان ادعا نمود که پاره‌ای از آن وقایع در هیچ کتاب دیگری بدست نخواهد آمد.»

به نوشته سیروس شمیسا: «شاید در ارزش تاریخی رستم‌التواریخ و صحت و سقم برخی از مطالب آن جای چون و چرا باشد اما کلاً فضایی را که ترسیم می‌کند، فضایی حقیقی است. نویسنده خود از نزدیک با جو دربارهای آن دوره آشنا بوده است؛ لذا این کتاب برای درک اوضاع اجتماعی سیاسی سده‌های واپسین تاریخ ایران منبع قابل توجهی است».

رسول جعفریان در مورد این کتاب می‌نویسد: «... [رستم الحکما] سعی کرده ذهنیات خود را با تاریخ درهم آمیزد و با ارائه ترکیبی از داستان ـ تاریخ در غالب طنز، مسائل تلخ جامعه ایرانی را واگویه نماید. بنابرین هر چند به تاریخ او نمی‌توان اعتماد کرد، اما می‌توان بین شوخی و جدی، برخی از واقعیات (نه لزوماً حقایق) را که مورخان رسمی به آن نمی‌پردازند از قلم او خواند.» او رستم‌الحکما را به سوءاستفاده از وضعیت جامعهٔ ایران و باورهای هزاره‌گرایی در ترویج انتظار ظهور و بابیت متهم می‌کند

پس خسرو خان و گرگین خان و اتباع و عمله‌جاتش شروع نمودند به ایذا و آزار نمودن اهل سنت به مرتبه‌ای که از حد تحریر و تقریر بیرون است. یعنی زنان و دختران و پسران را به جور و تعدی می‌گادند و اموال‌شان را به زور و شلتاق می‌بردند و به جور و جفا خون‌شان را می‌ریختند بناحق، و پروا نمی‌کردند؛ و کار چنان بر سنیان تنگ شد که از آیه ان مع العسر یسراً مأیوس و با یأس و ناکامی و ناامیدی و حسرت مأنوس شده و هر یک از ایشان رب انی مغلوب فانتصراً می‌خواندند. این چند بیت از مؤلف این کتاب رستم‌الحکما می‌باشد:


نگاده زن و دختر نامدار
قزلباش ننهاد در قندهار
زن و دختر و امرد کابلی
ز هر سو قزلباش گاد از یلی
برآمد ز هر سو ز افغان فغان
ز جور قزلباش خواهان امان
بدرید گرگین چو گرگ یله
همه اهل آن مرز را چون گله
چو افغان ز بیداد خر شیعیان
بریدند امید از مال و جان
ز افغان روان شد همی اشک و آه
ببردند یکسر به یزدان‌پناه
فرج دادشان داور خاک و آب
که گشتند بعد از تعب کامیاب
بکشتند آن قوم بیداد و دین
قزلباش را بی‌حد از روی کین
تلافی مافات شد آن چنان
که حاجت دگر نی به شرح و بیان
نه گرگین و نه تابعانش بماند
نه مال و نه عرض و نه جانش بماند»

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات