- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 193502 - 202/5
- وزن: 0.80kg
توضیح المسائل آیت الله العظمی سیستانی
نویسنده: آیت الله العظمی سیدعلی حسینی سیستانی
ناشر: فکر برتر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 680
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 10
مروری بر کتاب
با تجدید نظر و اضافات مطابق فتوای آیت الله العظمی سیّد علی حسینی سیستانی
سید علی حسینی سیستانی (زادهٔ ۱۳ مرداد ۱۳۰۹ در مشهد) فقیه، اصولی، مجتهد و از تأثیرگذارترین و با نفوذترین مراجع تقلید شیعه امامیه بهشمار میرود. وی هماکنون در شهر نجف اقامت دارد . آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی در اواخر عمرش و همزمان با سال ۱۴۰۹ قمری به او پیشنهادِ امامت نماز در مسجد خضرا را داد و از آن پس، سیستانی به جای خویی در آن مسجد امامتِ نماز را بر عهده داشت. بعد از درگذشت خویی، سید علی سیستانی نماز میت را بر جنازهٔ او خواند.
پس از آن، زمام مرجعیت حوزه علمیه را بدست گرفت و شروع به فرستادن اجازات، تقسیم و پخش حقوق و تدریس از روی منبر سید ابوالقاسم خویی در مسجد خضرا کرد. بسیاری از مجتهدین وقت و پیشاپیش همه سید علی بهشتی و مرتضی بروجردی پس از درگذشت خویی، مردم و مقلدان وی را به سید علی سیستانی ارجاع دادند. به این صورت، سیستانی شهرت زیادی در ایران، عراق، کشورهای خلیج فارس، هند، آفریقا و اروپا مخصوصاً در میان قشر جوان و همچنین علما پیدا کرد.
او در سال ۱۳۸۰ هجری قمری در حالی که سی و یک ساله بود موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از دو استاد خود یعنی سید ابوالقاسم خویی و حسین حلی شد چنانکه او از معدود نفراتی است که از سید ابوالقاسم خویی اجازه اجتهاد گرفتهاند (سه نفر دیگر سیف اله جعفرزاده گیلانی و میرزا علی فلسفی و سید تقی طباطبایی قمی میباشند) از سوی دیگر تنها شخصی است که از حسین حلی اجازه اجتهاد مطلق گرفتهاست. آقابزرگ تهرانی نیز در نوشتهای به تاریخ ۱۳۸۰ هجری قمری توانمندی او را در علم رجال و حدیث مکتوب کردهاست....
١ عقیده مسلمان به اصول دین باید از روى دلیل باشد، ولى در احکام غیر ضرورى دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روى دلیل به دست آورد،یا از مجتهد تقلید کند، یعنى به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طورى به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلا اگر عدهاى از مجتهدین عملى را حرام مىدانند و عده دیگر مىگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملى را بعضى واجب و بعضى مستحب مىدانند آن را بجا آورد. پس کسانى که مجتهد نیستند و نمىتوانند به احتیاط عمل کنند واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
٢ تقلید در احکام عمل کردن به دستور مجتهد است. و از مجتهدى باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامى و حلال زاده و زنده و عادل باشد. و نیز بنابر احتیاط واجب باید از مجتهدى تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد، یعنى در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد.
٣ مجتهد و اعلم را از سه راه مىتوان شناخت: اول: آنکه خود انسان یقین کند، مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: آنکه دو نفر عالم عادل که مىتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسى را تصدیق کنند، به شرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. سوم: آنکه عدهاى از اهل علم که مىتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا مىشود، مجتهد بودن و یا اعلم بودن کسى را تصدیق کنند.
٤ اگر شناختن اعلم مشکل باشد به احتیاط واجب باید از کسى تقلید کند که گمان به اعلم بودن او دارد، بلکه اگر احتمال ضعیفى هم بدهد که کسى اعلم استو بداند دیگرى از او اعلم نیست به احتیاط واجب باید از او تقلید نماید. و اگرچند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوى باشند باید از یکى ازآنان تقلید نماید.
٥ به دست آوردن فتوى یعنى دستور مجتهد چهار راه دارد: اول: شنیدن از خود مجتهد. دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتواى مجتهد را نقل کنند. سوم: شنیدن از کسى که مورد اطمینان و راستگوست. چهارم: دیدن در رساله مجتهد در صورتى که انسان به درستى آن رساله اطمینان داشته باشد.
٦ تا انسان یقین نکند که فتواى مجتهد عوض شده است، مىتواند به آنچه در رساله نوشته شده عمل نماید و اگر احتمال دهد که فتواى او عوض شده، جستجو لازم نیست.
٧ اگر مجتهد اعلم در مسالهاى فتوى دهد، مقلد آن مجتهد یعنى کسى که از او تقلید مىکند نمىتواند در آن مساله به فتواى مجتهد دیگر عمل کند، ولى اگر فتوى ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود مثلا بفرماید احتیاط آن است که در رکعتسوم و چهارم نماز، سه مرتبه تسبیحات اربعه یعنى "سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر" بگویند، مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش مىگویند عمل کند و سه مرتبه بگوید یا بنابر احتیاط واجب به فتواى مجتهدى که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهاى دیگر بیشتر است،عمل نماید، پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافى بداند، مىتواند یک مرتبه بگوید. و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مساله محل تامل یا محل اشکال است.
٨ اگر مجتهد اعلم بعد از آن که در مساله فتوا داده احتیاط کند، مثلا بفرماید ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کر بشویند پاک مىشود، اگر چه احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند، مقلد او نمىتواند در آن مساله به فتواى مجتهد دیگر رفتار کند، بلکه باید یا به فتوا عمل کند، یا به احتیاط بعد از فتوا که آن را احتیاط مستحب مىگویند عمل نماید، مگر آن که فتواى آن مجتهد نزدیکتر به احتیاط باشد.
٩ تقلید میت ابتداءا جایز نیست، ولى بقاى بر تقلید میت اشکال ندارد. و باید بقاى بر تقلید میت به فتواى مجتهد زنده باشد و کسى که در بعضىاز مسایل به فتواى مجتهدى عمل کرده، بعد از مردن آن مجتهد مىتواند در همه مسایل از او تقلید کند.
١٠ اگر در مسالهاى به فتواى مجتهدى عمل کند و بعد از مردن او در همان مساله به فتواى مجتهد زنده رفتار نماید، دوباره نمىتواند آن را مطابق فتواى مجتهدى که از دنیا رفته است انجام دهد، ولى اگر مجتهد زنده در مسالهاى فتوى ندهد و احتیاط نماید و مقلد مدتى به آن احتیاط عمل کند، دوباره مىتواند به فتواى مجتهدى که از دنیا رفته عمل نماید، مثلا اگر مجتهدى گفتن یک مرتبه "سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر" را در رکعتسوم و چهارم نماز،کافى بداند و مقلد مدتى به این دستور عمل نماید و یک مرتبه بگوید، چنانچه آن مجتهد از دنیا برود و مجتهد زنده احتیاط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلد مدتى به این احتیاط عمل کند و سه مرتبه بگوید، دوباره مىتواند به فتواى مجتهدى که از دنیا رفته برگردد و یک مرتبه بگوید.
١١ مسائلى را که انسان غالبا به آنها احتیاج دارد واجب است، یاد بگیرد.
١٢ اگر براى انسان مسالهاى پیش آید که حکم آن را نمىداند، مىتواند صبر کند تا فتواى مجتهد اعلم را به دست آورد یا اگر احتیاط ممکن است به احتیاط عمل نماید، بلکه اگر احتیاط ممکن نباشد چنانچه از انجام عمل، محذورى لازم نیاید، مىتواند عمل را به جا آورد. پس اگر معلوم شد که مخالف واقع یا گفتار مجتهد بوده دوباره باید انجام دهد.
١٣ اگر کسى فتواى مجتهدى را به دیگرى بگوید، چنانچه فتواى آن مجتهد عوض شود،لازم نیست به او خبر دهد که فتوى عوض شده، ولى اگر بعد از گفتن فتوى بفهمد اشتباه کرده، در صورتى که ممکن باشد، باید اشتباه را برطرف کند.
١٤ اگر مکلف مدتى اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد در صورتى اعمال او صحیح است که بفهمد به وظیفه واقعى خود رفتار کرده استیا عمل او با فتواى مجتهدى که وظیفهاش تقلید از او بوده یا با فتواى مجتهدى که فعلا بایداز او تقلید کند، مطابق باشد.