- موجودی: موجود
- مدل: 195335 - 96/5
- وزن: 0.20kg
رازی در کوچه ها
نویسنده: فریبا وفی
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 184
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 1
کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
حمیرا بر بالین پدر محتضرش حاضر می شود تا در آخرین لحظه های زندگی همراهش باشد و در همان حال سفری دارد به دوران کودکی و کوچه های کودکی، مادرش ماهرخ و دوست و همبازی اش آذر. کوچه تنگ و باریک است و مناسبات خاص خودش را دارد. ما همراه حمیرا از خانه به کوچه می رویم و زندگی با ماجراهای ریز و درشت آن را تجربه می کنیم.
حمیرا و آذر با هم کوچه و خانه ها و آدم هایش را کشف می کنند و بزرگ می شوند. کوچه اما تحمل بلندپروازی و جسارت را ندارد و آذر عاصی را در بالای بلندترین درختش به آتش می کشد. داستان با یادآوری رنج و تردید ماهرخ در برگشتن به خانه اش به پایان می رسد.
درخت مثل خود آذر است، شوخ و شنگ و دیوانه.
از مدت ها پیش پیله کرده ام به درخت.
شاید هم درخت پیله کرده است به من.
بعضی وقت ها می آید و مثل ولگردی می چسبد به دیوار مغزم و همان جا از نو سبز می شود.
آفتاب از هر طرف به آن می تابد و درخت انگار یک هوا بلندتر می شود.
از همه خانه های محله می شود آن را دید.
بعد آرام و بی صدا دود از آن بلند می شود.
مثل این است که ذره بین گنده ای رویش بگیری و آتشش بزنی یا انگار صاعقه آن را زده باشد.
صاعقه ای بدون باران، آن هم در هوای آفتابی.
اریب، ناگهانی و بی صدا.
درخت سیاه می شود.