- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 156667 - 77/4
- وزن: 0.60kg
راز
نویسنده: استیفن کینگ
مترجم: محمد قصاع
ناشر: افق
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 336
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مردي به دليل خيانت همسرش - و به رغم عشقش به او - به ويلايش در كنار درياچه اي دورافتاده پناه مي برد تا رماني جديد بنويسد. اما مردي غريبه از راه مي رسد و او را متهم به سرقت ادبي مي كند. سپس چند قتل و آتش سوزي رخ مي دهد، اما هنوز رازي ناگشوده در ميان است.
تاثير متقابل داستان و نويسنده بر يكديگر، از دغدغه هاي هميشگي استيفن كينگ نويسنده صاحب سبك داستان هاي جنايي و علمي - تخيلي است . كينگ در رمان راز نمايي متفاوت از انسان ترسيم مي كند. اما اگر ناگهان مرز ميان او و داستانش از بين برود، چه اتفاقي براي مشاهده گر كنجكاو داستان خواهد افتاد؟...
آنچه مینویسم، بخشی از همین خاطرات است، به اضافهٔ تصاویر زودگذر گوناگونی از دوران بلوغ و نوجوانیام. این شرح حال شخصی من نیست، نوعی تاریخچهٔ زندگیام است، اینکه چطور نویسندهای شکل میگیرد، نه اینکه چطور ساخته میشود؛ فکر نمیکنم شرایط یا خواست شخصی، نویسنده را بسازد (پیشتر به این موضوع اعتقاد داشتم). وسیلهٔ کار، یعنی توشهٔ اولیه. فکر میکنم بسیاری استعداد نویسندگی و داستانگویی دارند و این استعداد میتواند به کمک توشهای که از خاطرات و تجربیات همراه داریم، مستحکم و پُربار شود. اگر به این موضوع باور نداشتم، این کتاب را نمینوشتم، چون اتلاف وقت بود.
مدتها بود ایده نوشتن کتاب کوچکی در مورد نویسندگی ذهنم را به خود مشغول کرده بود، ولی شروع نمیکردم، چون بابت انگیزه خودم مطمئن نبودم- چرا میخواستم در مورد نویسندگی بنویسم. چرا فکر میکردم حرفی دارم که ارزش تکرار را دارد؟
پاسخ ساده این است که وقتی کسی به اندازه من کتاب داستان فروخته لابد مطلب به دردبخوری دارد که در اینباره بگوید؛ ولی جواب ساده همیشه بهترین جواب نیست... اگر میخواستم اینقدر جاهطلبی به خرج دهم و به آدمها بگویم ژطور داستان بنویسند، پس حداقل باید دلیل جز شهرت مردمی خود را بهانه میکردم. به زبان دیگر، نمیخواستم کتابی هرچقدر کوتاه بنویسم که بعدا حس کنم به خاطر آن یک عوضی ادبی یا چرندگوی برتر هستم. از این مدل کتابها و نویسندهها به اندازه کافی در بازار وجود دارد، پس نه، ممنون.