- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164839 - 25/2
- وزن: 0.60kg
رابعه عدویه
نویسنده: عبدالرحمن بدوی
مترجم: محمد تحریر چی - زبیده جهانگیری
ناشر: مولی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 254
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 3
مروری بر کتاب
رابعه العدویه القیسیه یا رابعه عدویه ملقب به تاجالرجال و با کنیه «امالخیر» متولد ۱۰۰ هجری قمری برابر با ۹۸ هجری شمسی در بصره و درگذشته در سال ۱۸۰هجری قمری برابر با ۱۷۵هجری شمسی در بیتالمقدس از متصوفان اولیه بود. او دختر «اسماعیل عدوی قیسی» بود.
نام او را از این جهت رابعه گذاشتند که فرزند چهارم خانواده بود. رابعه یکی از کسانی است که فریدالدین عطار در کتاب تذکره الاولیایش از او یاد کرده است. او پیشرو طریقت عشق الهی یکی از مذاهب تصوف است. او طبع شاعری هم داشته و اشعاری در عشق به خدا سروده است....
نقل کرده اند که وقتی رابعه به دنیا آمد پدرش به تنگدستی سختی گرفتار شده بود به گونه ای که روغنی یافته نمی شد تا ناف او را چرب کنند ، مادر رابعه ندا داد که به خانه همسایه رجوع کند تا قطره ای روغن تهیه نماید ، اما او عهد بسته بود که از هیچ فردی ، چیزی نخواهد . از منزل بیرون شد تا در خانه همسایه را بزند و این کار را کرد ولی جوابی از صاحبخانه نشنید ، به منزل خود برگشت و اعلام کرد که کسی جوابش را نداد . مادر به حدی گریست که خوابش برد و در خواب پیامبـر (ص ) را دید . آن حضرت خطاب به وی فرمود : غمگین مباش که این دختر سیّده است و هفتاد هزار از امت من در شفاعت او خواهند بود.
مدتی سپری شد و پدر و مادر رابعه از دنیا رفتند ، در بصره قحطی سختی پدیدار شد و خواهران رابعه پراکنده شدند و او نیز چون از خانه بیرون رفت . ظالمی او را دید و گرفت و به شش درهم فروخت و خریدار او را به کارهای مشقت بـــــــــــار وامی داشت .
تا اینکه روزی رابعه از جایی گذشت نامحرمی او را دید و قصد او کرد ، او دست به دعا بلند کرد و به خدای تعالی عرض کرد : « خدایا غریبم ، یتیمم ، اسیرم ... و تو میدانی که جز به رضایت کاری انجام نمی دهم و حاضرم به هر بلای بیفتم به شرط آن که تو از من راضی باشی !» ندایی شنید که از آینده درخشان او نزد خداوند خبر می داد ، بدین ترتیب زمینه ورود او به طریقت الهی فراهم شد .
این اتفاق وقتی مسلم شد که رابعه مزه شیرین عبادت را چشید و از هر فرصتی استفاده کرد تا حلاوت اطاعت از حق تعالی را بیشتر بچشد . نقل است که یک شب خواجه و سرور او از خواب بیدار شد و از روزنه خانه به بیرون نگریست .
رابعه را دید که سر به سجده نهاده است می گوید : «الهی تو می دانی که هوای دل من در موافقت فرمان تو است و روشنایی چشم من در خدمت درگاه تو است . اگر کار به دست من باشد یک لحظه از عبادت تو غفلت نمی کنم ولی تو مرا تحت نظر سلطه آفریده ای و از آفریدگان خود کرده ای » . وقتی خواجه این جریان را دید و مناجات او را شنید رابعه را پیش خود خوانده و آزاد کرد . پس از آن رابعه روی در بیابان نهاد و سفر حج آغاز کرد ....
رابعه عدویه در سده دوم هجری می زیست، سده ای که آغاز ظهور تصوف شمرده شده، و رابعه شاید نخستین کسی است که با طرح موضوع عشق الهی معنا و مفهوم تازه ای به تصوف بخشید و مسیر نوی فرا روی آن ترسیم کرد. آن چنان که قاسم غنی در کتاب تاریخ تصوف در اسلام می نویسد:« تنها کسی که در بین این جماعت بیشتر از عشق و محبت الهی دم می زند رابعه عدویه است که ظاهرا تصوف واقعی با ظهور رابعه شروع شده است؛ به این معنی که می توان گفت از اواسط قرن دوم، رابعه است، تخم تصوف واقعی کاشته می شود.»
به گزارش روابط عمومی مرکز تامین و عرضه متون کهن ایرانی میراث مکتوب، دکتر عبدالرحمن بدوی، نویسنده و تاریخ پژوه مصری، کتاب شهید عشق الهی رابعه عدویه را در دو بخش تنظیم کرده است، بخش اول تحقیقی است در نوع خود جامع که با استفاده از منابع مختلف و معروف و متون و نگاشته های ناشناخته یا چاپ نشده(تا اوایل دهه پنجاه میلادی) درباره رابعه و اسطوره او نوشته شده است.
بخش دوم به کتابشناسی و نقل مطالبی از منابع فارسی و عربی و فرانسه اختصاص دارد که در آن، هم پیرامون رابعه عدویه بصری، و هم در اطراف کسانی که با او در ارتباط بوده اند یا به گونه ای به اسطوره او می پیوندند، اختصاص یافته است.
کتاب که به زبان عربی تالیف شده و نام اصلی آن «شهیده العشق الالهی- رابعه العدویه» است، به وسیله محمد تحریرچی به فارسی برگردانده شده و توسط زبیده جهانگیری ویرایش و آماده چاپ شده است. پاورقی های متعدد و روشنگر ویراستار، به روشن شدن پاره ای ابهامات و برخی خطاهای متن اصلی کمک کرده و فهارس فنی پایان کتاب نیز به کار پژوهش گران دوست دار تصوف و عرفان اسلامی خواهد آمد