- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 182601 - 112/7
- وزن: 1.00kg
دیوان کامل
نویسنده: سیدکامل کاملی
به کوشش: عصمت کاملی
ناشر: فرهنگستان جنوب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 444
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مجموعه اشعار سرهنگ کاملی
از عشق تو سرگشته ایام شدم با خوب و بد زمانه همگام شدم
هفتاد و یکی ز عمر پیمودم و سر برخاک لحد نهاده آرام شدم
«سید کامل کاملی» نام ناشناختهای در هرمزگان نیست هرچند از درگذشت او قریب به نیم قرن میگذرد. اما اشتهار این نام نه به خاندان شریف و شناخته شدهاش در بندرعباس برمیگردد نه به عنوان منصب دولتیاش در این شهر؛ آنچه سید کامل کاملی را بزرگ و بلند آوازه کرده است، «دیوان کاملی» است. مجموعه اشعار و سرودههای مردی که حتی منصب نظامیاش نیز باعث نشده روح لطیف و باطن زلالش پنهان بماند.
شعر سید کامل کاملی مانند آثار بسیاری از بزرگان این استان جنوبی کمتر مورد تأمل، بررسی و واگشایی قرار گرفته است، حال آن که جوهرۀ معنا، ظرفیتهای زبان و ساختار مورد توجه در شعرهای این مرد نجیب، فرصت درنگی طولانی را برای اهل تحقیق و اصحاب اندیشه فراهم دارد.
وی در سال ۱۲۸۱ شمسی در بندر لنگه متولد شد. اجدادش از سادات می باشند نسبش به محمد مصطفی(ص) میرسد و به همین جهت او را سید کامل نام نهادند. از کودکی قرآن را آموخت و از جوانی به تحصیل علم پرداخت. به اتفاق پدر که کسب تجارت داشت راهی هندوستان شد و ۲۰ سال از جوانی اش را در آنجا گذراند و در همان دیار در دانشکده کشاورزی به تحصیل پرداخت و همزمان با روزنامه حبل المتین همکاری می نمود سپس به میهن خود بازگشت.
بعد از بازگشت به ایران به اتفاق برادرش سید محمد کاملی در قریه شناس از توابع بندرلنگه به کشاورزی پرداخت. به شهر لنگه دلبستگی خاصی داشت زیرا هم زادگاه اش بود و هم بازیگاه دوران کودکی اش . در سال ۱۳۱۰ به خدمت شهربانی بندرعباس درآمد سپس رهسپار آموزشگاه افسری شهربانی شد و توانست با رتبه اول از آموزشگاه فارغ التحصیل گردد . بعد از پایان دوره اموزشگاه در سال ۱۳۱۷ ریاست شهربانی و سالها در این لباس خدمت نمود و اوضاع شهربانی را سر و سامان داد .
۳۰ سال در اکثر شهرهای ایران با جدیت و علاقه انجام وظیفه نمود و در این مدت با سختی های زیادی روبرو شد ولی با شجاعت و شهامت آنها را پشت سر گذاشت . او و همسرش در تمام مراحل زندگی یار و یاور هم بودند و تا آخرین لحظه زندگی عشقی پاک و صادقانه به یکدیگر داشتند و به اتفاق فرزندان و دو خواهری که یادگار پدرش بود به نحو احسن پرورش داده و بزرگ نموده و به ثمر رساندند .
در اواخر خدمت به بندرعباس شهر مورد علاقه اش کشیده شد بعد از سال ۱۳۴۱ با درجه سرهنگ تمامی بازنشسته شد. در دوران بازنشستگی به نوشتن مقالات و سرودن اشعار میپرداخت و اشعار اجتماعی و انتقادی خود را در روزنامه محلی به چاپ می رساند . به زبانهای انگلیسی و اردو و عربی تسلط کامل داشت و عاشق زبان پدری پدرش زبان دری بود به طوری که گاه و بیگاه اشعاری به همین زبان می سرود...