- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 148625 - 65/4
- وزن: 0.80kg
دیوان قطعات و رباعیات ابن یمین
نویسنده: ابن یمین فریومدی
باهتمام : سعید نفیسی
ناشر: مروج
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 290
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1318 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو
مروری بر کتاب
چاپ سربی
خواهی که ترا هیچ بدی ناید پیش تا بتوانی سخن مگوی از کم و بیش
زیرا که ز ناگفته پشیمان نشوی وی بس که پشیمان شوی از گفته خویش
امیر فخرالدین محمود بن امیر یمینالدین طغرایی مستوفی بیهقی فریومدی، مشهور و متخلص به «ابن یمین» یکی از شاعران ایران در سده هشتم هجری است. پدرش ترکنژاد بود و به روزگار سلطان محمد خدابنده در روستای فریومد زمینی خرید و در آنجا ساکن گشت.و در همانجا به تاریخ (۷۶۵ هجری قمری) درگذشت.
پدرش او را آموزش داد و از جوانی در شمار شاعران و منشیان دوره خویش درآمد؛ و مقام استیفا یافت و «مستوفی» خوانده شد و چون مانند پدر متصدی نگارش طغرا در آغاز فرمانها بود به «طغرایی» نیز مشهور گشت.ابن یمین منصب استیفا و نگارش طغراها را در خدمت خواجه علاءالدین محمد فریومدی وزیر خراسان، به سال ۷۴۲ هجری بر عهده داشت و از منشآت او بعضی در کهنترین ویرایش دیوانش که ظاهراً پیش از سال ۹۳۱ هجری نوشته شده، موجود است و دو نامه از آنها نیز انتشار یافتهاست.
سالهای نخستین زندگانی ابنیمین در خراسان گذشت. در دوران جوانی، به تبریز رفت و به درگاه غیاثالدین محمد بن رشیدالدین فضلالله وزیر پیوست و آن وزیر را ستایش کرد ولی کارش در آن شهر دوام نیافت؛ چنانکه ناگزیر شد در قطعهای که خطاب به غیاثالدین محمد سرود از او اجازه بازگشت به شهر خویش را بخواهد....
در این مدّت ابن یمین چندی در گرگان به مصاحبت خواجه علاءالدّین وزیر و چندی در هرات در دربار مَلِک مُعزّالدّین حسین کَرت زیسته و پیش از آن در دربار امیر وجیه الدّین مسعود ( 738 ـ 744 ) دومین امیر سربداری بوده و در جَنگی که میان وجیه الدّین مسعود و مَلِک مُعزّالدّین حسین در زاوه که امروز به تربت حیدری معروف است در بامداد 13 صفر سال 743 روی داده است اسیر سپاهیان مَلِک مُعزّالدّین شده و به دربار وی درآمده است و در این واقعه نسخه دیوان اَشعار وی که همراه او بوده از میان رفته و نسخه های دیوان او که اکنون به دست است خود در سال 754 ترتیب داده و اَشعاری را که پس از آن گفته است در آن جا داده و اَشعاری را که پیش از آن سروده بود و نسخه های آن به دست دوستان و آشنایان وی بود گرفته و بدان افزوده است و پس از آن ابن یمین در سبزوار و فریومد در همان ناحیه که مَسکن پدر وی بوده است روزگار گذرانده و دیگر سفری در پایان زندگی خود نکرده است .
از آثار ابن یمین پیداست که مردی قانع و گوشه نشین و وارسته و پارسا بوده و به مَبادی اخلاقی پیوستگی تامّ داشته و به همین جهت اَشعار او اختصاصی که در میان سرایندگان پارسی زبان دارد این است که مُقطّعات اخلاقی بسیار سروده و روی هم رفته در حدود پانزده هزار بیت شعر از او به دست است که نزدیک سه هزار بیت آن مقطّعات اخلاقی است و از این پانزده هزار بیت ؛ یک ثُلث قصاید و یک ثُلث غزلیّات و یک ثُلث مُقطّعات و مثنویّات و رُباعیّات اوست .
صـاحبــــــا بنـده را به خـدمت تـو
سخنی هست عرضه خواهد داشت
مُهــــر مِهـــر تـو بـر نگیـنِ دلـــش
چند ســــال است تا زمـانه نگاشت
هـر گـز از شیــــــوه هـــــــواداری
یک سـر مـــــوی را عطـل نگذاشت
بُـد گمـانش که سر به دولـت تـو
خواهد از خــــــــاک بر فَلَک افراشت
راستـی صـد امیـد داشت بـه تـو
خـود کَـژ آمـــد هر آنچه میپنداشت
چـون ندیـد از تـو هیـچ تربیتـــــی
فکـر بر حــــال روزگــــــــار گمـاشت
شـد یقینش کـه خـدمت مخلـوق
نرســــاند به شـام قــوت زِ چـاشت
هـر کـه دانـد کـه خـالقــــی دارد
کـم مخلـــــــوق بـایــدش انگـاشت
***
ای دل ار چند در سفر خطر است
کس، سفر بیخطر کجا یابد
آنچه اندر سفر به دست آید
مرد را در حضر کجا یابد
وانکه در بحر غوطه مینخورد
سلک دُر و گهر کجا یابد
وانکه پهلو تهی کند از کان
صره سیم و زر کجا یابد
گر هنرمند گوشهگیر بود
کام دل از هنر کجا یابد
باز کز آشیان برون نپرد
بر شکاری کجا ظفر یابد
***
باغبانی بنفشـه میانبود
گفتش ای گوژپشت جامهکبود
چه رسیده است از زمانه تورا
پیر ناگشته درشکستی زود
گفت پیران شکسته دهرند
در جوانی شکسته باید بود...