- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 111674 - 201/4
- وزن: 0.64kg
- UPC: 70
دیوان قصاب کاشانی
نویسنده: سعید قصاب کاشانی
تصحیح : پرتو بیضایی
ناشر: ابن سینا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 208
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1338 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
سعید قصاب کاشانی از شاعران نامآور دورهٔ صفویه بود که در اواسط سدهٔ دوازدهم قمری میزیست. همانطور که در تذکرهها آمده، تخلص او در شعر «قصاب» بوده و تخلص او با شغل و حرفه او مناسبت داشته. به غیر از قصاب کاشانی، پنج نفر دیگر با این عنوان در تذکره الشعرا و ماخذ دیگر معرفی شدهاند که چهار نفر شاعر و یک نفر عارف است از آن جملهاست: امیر بیک قصاب اصفهانی، قصاب گیلانی، میرزا ابوالحسن یغمای جندقی که غزلیاتی در هجو مطایبه با تخلص قصابیه ساخته، قصاب یزدی، ابوالعباس معروف به قصاب (اهل آمل و از عرفای قرن چهارم.)
معاصر و معاشر با صائب تبریزى بود و اشعار خود را نزد وى میخواند و نزدش تلمذ میکرد. قصاب با آن که خط و سواد نداشت، «دیوان» شعرش به بیست هزار بیت میرسید. در آخر عمر شاعرى را کنار گذاشت و در مشهد مقدس تا آخر عمر ساکن بود و پس از درگذشت در آنجا دفن شد.
دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشیم ما
از سخن لبریز و از گفتار خاموشیم ما
تا به بر گیریم هر دم تیر تقدیر تو را
جمله اعضا چون کمان پیوسته آغوشیم ما
چون تن آیینه پنهان در لباس جوهریم
گر چه در ظاهر ز عریانی نمدپوشیم ما
حرف بسیار است،اما رخصت گفتار نیست
بر سر چندین هزار اسرار سرپوشیم ما
نزد اهل دل،زباندانی نمی دانیم چیست !
هر کجا قصاب حرفی بگذرد گوشیم ما
***
تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی؟
خون را به جای باده به مینا کند کسی؟
ابروت می برد دل و حاشاست کار او
با کج حساب عشق،چه سودا کند کسی؟
تا مرغ دل پرید،گرفتار دام شـد
صیاد کی گذاشت که پر وا کند کسی؟
دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم
سودا چنین خوش است که یک جا کند کسی
ای شـاخ گل ! بـه هـر طرفی میل می کنی
ترسم دراز دستی بی جا کند کسی
نشکفت غنچه ای که به باد فنا نرفـت
در ایـن چمن چگـونه دلی وا کند کسی؟
عمر عزیز خود منما صرف ناکسان
حیف از طلا که خرج مطلاّ کـند کسـی
دندان که در دهن نبـود، خنده بد نماست
دکان بی متاع چرا وا کند کسی؟
بر روضه های خُلد قدم می توان گذاشت
قصاب اگر زیارت دل ها کند کسی