- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 167300 - 114/7
- وزن: 2.00kg
دیوان غزلیات استاد سخن سعدی شیرازی
نویسنده: شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی
به کوشش : خلیل خطیب رهبر
ناشر: مهتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1110
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 10
مروری بر کتاب
با معنی واژه ها و شرح ابیات و ذکر وزن و بحر غزلها
غزلیات سعدی مشهورتر از آن است که به سخنی دیگر نیاز باشد. گرچه وسعت نظر و عمق مشرب و توان تصویرپردازیهای مولوی جای دیگر نشیند و شعر حافظ خود مجموعهای از همان وسعت و عمق و زبانآوریهای بدیع است. اما ظرافتکاریهای سعدی در زبان و نازک کاریهایش در عالم خیال هنوز نظیری نمیشناسد.
کمتر فارسیزبانی است که غزلی از او به یاد نداشته باشد و گاهگاه سینه را به زمزمه بیتی از او از هرچه غم عالم که هست نزداید. به همین جهت و بسیاری جهات دیگر است که دیوان غزلیات سعدی نیز همچون دیوان حافظ همدم سفر و حضرِ ما بوده است.
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سروبالا را
شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش
مجال نطق نماند زبان گویا را
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی زیبا را
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت
چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را
کسی ملامت وامق کند به نادانی
حبیب من که ندیدست روی عذرا را
گرفتم آتش پنهان خبر نمیداری
نگاه مینکنی آب چشم پیدا را
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
مرا دو دیده براه و دو گوش بر پیغام روزگاریست که سودا زده روی توام من اندر خود نمی یابم که روی از دوست برتابم بخاکپای عزیزت که عهد نشکستم گو خلق بدانند که من عاشق و مستم من خود،ای ساقی از این شوق که دارم مستم دل پیش تو و دیده بجای دگرستم ....