- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 43842 - 45/4
- وزن: 1.00kg
- UPC: 35
دیوان غالب دهلوی
نویسنده: غالب دهلوی , محمدحسن حائری
ناشر: میراث مکتوب - احیاء کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 520
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مشتمل بر غزلیات و رباعیات فارسی
میرزا اسد الله خان نجم الدوله دبیر الملک متخلص به غالب ابن عبد الله بیگخان شاعر و نویسنده و محقق مسلمان هندی(ولادت 1212 هـ.ق/1796 میلادی وفات 1285 هـ.ق/1869 میلادی)است.اصل او از توران است و نیاکان او ترک ایبک بودند.در اشعارش تاثیر و احساسات شکست مغول نمودار است.
غالب،پیشرو سبک نو در شعر اردوست و نخستین شاعری است که عقاید و نظریات فلسفی را در شعر اردو وارد کرده،و در نتیجه شعرش ترکیبی از فلسفه و عرفان و حاکی از درد و تاثیر است و او را پدر شعر اردو میدانند.به اشعار فارسی مباهات میکند.او معاصر «بابریان»هند بوده است و در مدح آخرین پادشاه این سلسله بهادرشاه دوم چند قصیده گفته است. در کتاب او به نام«قاطع برهان»،انتقاد تندی از «برهان قاطع»خلف تبریزی کرده است.
غالب اوایل«اسد»تخلص میکرد و از سبک بیدل دهلوی پیروی مینمود،اما بعد تخلص غالب را اختیار کرد و مردم معاصرش او را«میرزا» مینامیدند.وی مسلمان و شیعه مذهب بوده و قصاید متعددی در توحید،نعت پیامبر و دیانت اسلام و ائمه شیعه دارد.به خاندان رسالت عشق میورزید،بخصوص برای علی(ع)و عباس(ع) نوحهسرایی نیز کرده است.
آثار منظوم غالب دهلوی عبارتند از:
1-«دیوان»2-«گل رعنا»3-«منظومه قادرنامه» 4-«بیاض»غالب که شامل 253 غزل با 1654
غالب،پیشرو سبک نو در شعر اردوست و نخستین شاعری است که عقاید و نظریات فلسفی را در شعر اردو وارد کرده است.کلیات غالب دهلوی دوبار در سالهای 1845 و 1863 در دهلی و لکهنو و بار سوم به سال 1967 در لاهور چاپ شده است. سبک شعری او سبک هندی است و پیرو شاعرانی چون خواجه حسین ثنایی(م 992)، عرفی شیرازی(م 999)،کلیم کاشانی (م 1061)،میرزا جلال اسیر(م 1069)،صائب تبریزی(م 1080)،جویای تبریزی(م 1118)و سبک وقوع مثل:بابا فغانی شیرازی(م 925)، میرزا شرف جهان قزوینی(م 962)،وحشی بافقی (م 991)است.
تاثیر افکار و اندیشههای عرفانی گذشته در اشعار غالب.پیوسته عرفا و صوفیه از آثار و اندیشههای متقدمین برخوردار بودهاند و یا بواسطه سلسله خانقاهی و یا بوسیله خرقه و مشرب مذهبی و جهانبینی خود به یک یا چند نفر از اهل طریقت تمایل داشتهاند.غالب یک مسلمان شیعی است و قطعا در بین اهل تصوف و عرفان،آن تفکری را میپذیرد که یا مخالفت قطعی با مذهب او نداشته باشد و یا در بین ارباب تصوف و صاحبدلان طریقت،قبول عام یافته باشد و یا پیرامون او نتوان حکم کلی را بار نمود.به هر حال یاد صوفیان گذشته در اشعارش،هم زمینه تصوف قرن 13 و هم مطرح بودن چهرههای برجسته عرفان و تصوف در بین شاعران قرن سیزده هند را نشان میدهد.
از جمله شخصیتهایی که در شعر غالب به آنها اشارت رفته است،عبارتند از: ابراهیم ادهم(م 166)،ابراهیم ادهم پیشوای فرقه«ادهمیه»است،تشابه زندگی او با بودا در ادب فارسی ضرب المثل است و شاعران بعد از او پیوسته به تکریم و احترام از او یاد کردهاند.مولانا در دفتر چهارم مثنوی،تحول و انقلاب درونی او را توصیف نموده است و غالب دهلوی بی رغبتی به دنیا که نتیجهاش سلطنت معنوی است را به واسطه ترک مقام و زینت دنیا میداند. همانطور که ابراهیم ادهم که مظهر زهد و ساده زیستی است به این مقام دست یافته است.
بیاکه قاعده ی آسمان بگردانیم
قضا به گردش رطل گران بگردانیم
به گوشه ای بنشینیم ودرفراز کنیم
بکوچه برسر ره پاسبان بگردانیم
گل افکنیم وگلابی به رهگذرپاشیم
می آوریم وقدح درمیان بگردانیم
گهی به لابه سخن با ادا بیاموزیم
گهی به بوسه زبان در دهان بگردانیم
نهیم شرم به یک سو و با هم آویزیم
به شوخئی که رخ اختران بگردانیم
زجوش سینه سحر را نفس فروبندیم
بلای گرمی روز از جهان بگردانیم
به من وصال تو باور نمیکند (غالب)
بیا که قاعده ی آسمان بگردانیم