دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

دیوان دقیقی و اشعار او

دیوان دقیقی و اشعار او
درحال حاضر موجود نمی باشد
دیوان دقیقی و اشعار او
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 55912 - 111/3
  • وزن: 1.00kg
  • UPC: 35
0 ریال

دیوان دقیقی 

نویسنده: ابو منصور محمد بن احمد طوسی - محمد دبیر سیاقی
ناشر: علمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 150
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1342 - دوره چاپ: 1

کمیاب  - کیفیت : عالی


مروری بر کتاب 

ابو منصور محمد بن احمد توسی شناخته‌شده به دقیقی (زاده ۳۲۰ - مرگ میان سال‌های ۳۵۶-۳۵۹ خورشیدی) شاعر بزرگ دری زبان بود. زادگاه وی بنا به روایات گوناگون، توس، بلخ، سمرقند و بخارا ذکر شده است.او از معدود شاعران ادبیات فارسی بوده که دین زرتشتی داشته است. دقیقی آغاز کننده سرایش شاهنامه بود.
دقیقی در روزگار سامانیان می‌زیست. او از امیران سامانی منصور بن نوح سامانی(پادشاهی ۳۵۰-۳۶۵) و نوح دوم سامانی(پادشاهی ۳۶۵-۳۸۷) را مدح گفته‌است. همچنین ابوالحسن آغاجی -از بزرگان سامانی که خود چامه‌سرایی توانمند بوده- نیز از ستایش‌شوندگان دقیقی‌است. دقیقی چندی هم در دربار چغانیان به‌سربرده‌است و از میان امیران چغانی فخرالدوله ابوالمظفر احمد بن محد، امیر ابوسعد مظفر و امیر ابونصر را ستوده‌است. رسیدگی و ارجی که چغانیان بر دقیقی گذاردند در آینده زبانزد شاعران پس از او بوده‌است و برای نمونه فرخی سیستانی یادی از این ارج‌نهی‌ها در شعرهایش کرده‌است و نیز امیرمعزی می‌گوید:

فرخنده بود بر متنبّی بساط سیف           چونانکه بر حکیم دقیقی چغانیان
 

دقیقی گویا به فرمان نوح دوم سامانی به سرودن شاهنامه دست‌یازیده‌است. ولی به گفتهٔ فردوسی بیش از هزار بیت از آن و آن هم درباره گشتاسپ و تاختن ارجاسپ به ایران را به نظم نکشیده که به دست برده‌ای کشته می‌شود. گشتاسپنامه دقیقی را پس از شاهنامه برترین اثر حماسی فارسی در بحر متقارب دانسته‌اند. ولی به گفته محمد دبیر سیاقی «از لحاظ وسعت فکر و میدان خیال و حکمت وعظ و نتیجه‌گیری اخلاقی از بیان وقایع و احساسات وطنی به پای شاهنامه نمی‌رسد».

 

برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت                      بنشین و برافکن شکمِ قاقُم بر پشت
 بس کس که ز زردشت بگردیده دگربار                       ناچار کند رو سوی قبلهٔ زردشت
من سرد نیابم که مرا زآتش هجران         آتشکده گشته‌ست دل و دیده چو چرخُشت
گر دست به دل بر نهم از سوختن دل        انگِشت شود بی‌شک در دستِ من انگُشت
ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه        خواهم که بنفشه چِنم از زلف تو یک مشت
آن کس که مرا کُشت، مرا کُشت و ترا زاد        وان کس که ترا زاد، ترا زاد و مرا کشت

 

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات