- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 124697 - 108/4
- وزن: 0.60kg
- UPC: 60
دیوان بدیع الزمان فروزانفر
نویسنده: بدیع الزمان فروزانفر
به کوشش : عنایت الله مجیدی
مقدمه : محمدرضا شفیعی کدکنی
ناشر: وزارت ارشاد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 380
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ : 1
کیفیت : نو ؛ مهر دارد
مروری بر کتاب
آنچه به عنوان دیوان بدیعالزمان فروزانفر چاپ شده اشعاری است که در مجلهها، مجموعهها، سالنامهها، تذکرهها، روزنامهها، سفینههای چاپی و خطی و یادداشتهای شخصی ایشان به دست آمده است. شمار این سرودهها که بخش عمده آن برای نخستین بار در این مجموعه انتشار مییابد بالغ بر دو هزار و هفتصد و سی و هشت بیت است که در هفت بخش با رعایت ترتیب تاریخی تنظیم شده است.
عنایتالله مجیدی، بخشی از این اشعار را در سال 1351 در دو کتاب، یکی به نام «مجموعه مقالات و اشعار استاد فروزانفر» و دیگری به نام «مباحثی از تاریخ ادبیات ایران» منتشر کرده است، پس از آن نیز اشعار تازه یافته (طی سال های 1349 تا 1368) را در مجموعه مستقل دیگری با عنوان «بدیع الزمان فروزانفر-مجموعه اشعار» چاپ کرده است. پس از انتشار مجموعه سوم، گردآورنده به اشعار بسیار بیشتری از بدیع الزمان فروزانفر دست می یابد که نهایتاً در دیوان حاضر به چاپ رسانده است و اذعان می کند که بعید نیست در آینده ابیات بیشتری از ایشان به دست آید.
استاد فروزانفر نثری بلیغ و استوار به فخامت و متانت قدما دارد بدون تعقید و دوری از فهم عامه، نثر او درعین سادگی و روانی نثر معاصر در نهایت پختگی و انسجام است؛ چنان كه سر مشق پیروی است. دكتر شفیعی كدكنی در توصیف نثر او می نوسد: «در قلمرو نثر معاصر از پخته ترین و استوارترین نثرهای قرن اخیر است؛ نثری زنده، پویا با مجموعه ی متنوعی از تركیبات و مفردات ساختارهای نحوی جان دار شعر قدما و نثر قدما كه از صافی انتخابی هوشیارانه گذشته، به گونه ای طبیعی در متن این سادگی و روانی حضور یافته است. با این همه كوچك ترین نشانه ای از صنعت در آن راه ندارد و نثری شیرین و جذاب است.
نثر او در شیوه ی خاص خودش یعنی نثر باستان گرای غیر مصنوع با آگاهی از امكانات نثر قدمایی، عالی ترین نمونه ی نثر فارسی معاصر است.۲۱ » دكتر حسین خطیبی درباره ی شیوه ی نثر او علاوه بر ذكر جذابیت و شیوایی و سرمشق بودن اشاره می كند. «عبارت او از حیث كوتاهی و به هم پیوستگی جمل و دوری از حشو و زواید سادگی و روانی....چنان كه دانه ی ریگ در قعر آن بتوان شمرد و بیضه ی ماهی از فراز آن بتوان دید.۲۲ دكتر زرین كوب و دشتی۲۳ و دیگران بر این نكات تأكید داشته اند. در مجموع می توان گفت، احمد بهمنیار و سعید نفیسی و فروزانفر از بنیان گذاران نثر دانشگاهی هستند.
جملهٔ بزرگانِ علم و ادب، فروزانفر را محقق و دانشمندی نستوه در عرصهٔ تحقیقات ادبی و عرفانی میدانند. او را بهسبب دانش عمیق و پر مایهاش در زبان و ادبیات فارسی و عربی و احاطهای که در حوزههای عرفان، منطق و حکمت داشت، «استاد استادان» لقب دادهاند. نیز او را که عمری در راه مولاناپژوهی با مثنوی و دیگر آثار مولانا حشرونشر داشته، همپایهٔ مصحح برجسته مثنوی «رینولد نیکلسون» سوئدی میدانند. آثار قلمی استاد فروزانفر در حوزه مولویشناسی هنوز از مهمترین و اصلیترین مرجع و مأخذ پژوهشگران کنونی است.
نام فروزانفر یادآور اثر ارزشمند «شرح مثنوی شریف» است که حاصل چهل سال تحقیق و پروهش راستین او در حوزه عرفان است.
بدیعالزمان مولویشناسِ برجسته معاصر در خانوادهای مذهبی و اهل دانش تربیت مییابد. از همان دوران کودکی و نوجوانی نبوغش در شعر و شاعری مایه اعجاب صاحبدلان و اهالی شعر بود. همان زمان که در منزلِ «میرزا آقای جواهری» پدر «محمود فرخِ» شاعر، که دیدارگاه اهل ادب و فضل بود، در پاسخ به حاضران گفت: «چه نوع شعری بخوانم؟ قصیده؟ غزل؟ قطعه؟ مثنوی؟ کدام یک». گفتند قصیده؛ زیرا دشوارترین قالب شعری است. بدیعالزمان گفت: «از قصاید عربیام بخوانم یا از قصاید فارسیام» حاضران با شنیدن این سخن در شگفت شدند و حیرتزده به دو قصیده عربی و فارسی او گوش سپردند.
در کودکی قرآن را ازبر میکند. پس از فراگیری مقدمات علوم قدیم نزد پدر، به حوزه درس ادیب نیشابوری استادِ بهنام مشهد راه مییابد و پس از مدتی در شمار شاگردان برجستهٔ او درمیآید. در سن شانزدهسالگی است که برای همیشه راهی تهران میشود. در آغاز با اشعاری که سروده بود آوازه شاعریاش در همه جا میپیچد تا جایی که گفته شده با سرودن قطعهای در وصف بهار و مدح قوامالسطه والی خراسان عنوان «بدیعالزمان» را از او دریافت میکند.
اگر باز جویی خطا از صواب
نیابی یكی هم نشین چون كتاب
یكی هم نشین است پاكیزه دل
نه بدخواه مردم نه پیمان گسل
نخواهد ماند مردم نه پیمان گسل
نخواهد ز گیتی مگر كام تو
نه هرگز به زشتی بر نام تو
زكار جهانت دهد آگهی
بیاموزدت راه و رسم مهی
بود سوی آزادگی رهنمون
كند مرد را دید و دانش فزون
درون پر ز معنی زبان پر ز پند
نیارد زیان و نخواهد گزند
خردمند گوید كه در دفتر است
ز هر كس هر آن چیز كاو بهتر است
كه تا باز ماند یكی یادگار
گزینان گیتی به هر روزگار
سخن های نیكو گزین كرده اند
به دفتر درون پا گسترده ا ند
همی بر خورد مردم از خوب و زشت
ز تخمی كه دانای پیشین بكشت
به دانش گشاید زبان تو را
برافروزد این پاك جان تو را
روان دارد ز تیرگی به دور
كشاند ورا تا به اقلیم نور
كه آلودگی را بدان راه نیست
در آن پرده جزجان آگاه نیست
بدو كشت دانش برآورده بر
وز او جان گویا بود مایه ور
سخن گر چو جان است او چون تن است
و گر جان چراغ است او روغن است
كتاب است آئینه ی روزگار
كه بین در او رازها بی شمار
كند آشكار آن چه باشد نهان
سخن گوید و بسته دارد زبان
گشاید به دانا همه از خویش
ز نادان نهان دار آواز خویش
دهد از سخن جان و دل را فروغ
همه راست گوید، نگوید دروغ
چنین هم نشین گر به دست آوری
نشاید كه بگذاری و بگذری
فهرست
1. کسائی مروزی
2. انتقادات بر حواشی چهار مقاله
3. دقت در بعضی ملاحظات
4. درس املا
5. مدارس اسلامی
6. سبب اصلی عدم پیشرفت فردوسی در دربار غزنه
7. تاریخ مختصر تعلیم و تربیت
8. سعدی و سهروردی
9. نیروی قلم و زبان
10. فداکاری
و....
عناوین برخی از اشعار عبارتند از:
ایران دیروز - ایران فردا
راه آهن
یکی چامه نغز
نیک و بد روزگار در گذر است
در رثا مرحوم سید محمد باقر مدرس رضوی
آرمان
فتنه مغول
کوشش
ماده تاریخ ساختمان دانشگاه
صبحدم
کارنامه صنع
و.....