- موجودی: موجود
- مدل: 192109 - 108/1
- وزن: 0.50kg
دیوان اشعار ناصر خسرو
نویسنده: ناصرخسرو قبادیانی
به کوشش: مهدی محقق , مجتبی مینوی
ناشر: دانشگاه تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 570
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 5
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
بر پایه کهنترین نسخه خطی مکتوب به سال 736
شکی نیست که آسمان ادب ایران مشحون از ستارگان ارزشمندی است که هر یک جایگاه خاص در ادب و فر هنگ بشریت دارند.یکی از این ستارگان بی بدیل سراینده تبعیدی و آواره عصر خویش حکیم ناصر خسرو قبادیانی است که با اشعار قصاید و دیگر آثار پر بارش نه تنها در گلستان پر حیات و نامیرای ادبیات ایران به هنگام تسلط جهل جایگاه بلند و رفیعی دارد بلکه یکی از چهره های درخشان ادبیات جهانی به شمار می رود...
حکیم ابومعین ناصرین خسروقبادیانی بلخی در سال ۳۹۴ هجری قمری در بلخ تولد یافت. از اوان جوانی به تحصیل علوم و تحقیق ادیان و مطالعهٔ اشعار شعرای ایران و عرب پرداخت. در دورهٔ جوانی به دربار غزنویان و سپس به دربار سلاجقه راه یافت.
در سال ۴۳۷ هجری قمری خوابی دید و به قول خود از خواب چهل ساله بیدار شد، کارهای دیوانی را رها کرد و به سیر آفاق و انفس پرداخت. پس از پیوستن به فرقهٔ اسماعیلیه و تبلیغ عقاید آنان، امرای سلجوقی در صدد کشتن وی برآمدند، پس به ناچار به بدخشان گریخت و سرانجام در سال ۴۸۱ هجری قمری در یمگان وفات یافت. از آثار او می توان به سفرنامه، زادالمسافرین، وجه دین،خوان اخوان، دلیل المتحیرین، روشنایی نامه و دیوان اشعار اشاره کرد.
به چه ماند جهان مگر به سراب
سپس او تو چون دوی به شتاب؟
چون شدستند خلق غره بدو
همه خرد و بزرگ و کودک و شاب؟
زانکه مدهوش گشتهاند همه
اندر این خیمهٔ چهار طناب
گر ندیدی طناب هاش، ببین
جملگی خاک و باد و آتش و آب
بر مثال یکی پلیته شدی
چند گردی به سایه و مهتاب؟
از چه شد همچو ریسمان کهن
آن سرسبز و تازه همچو سداب
خوش خوش این گنده پیر بیرون کرد
از دهان تو درهای خوشاب
وان نقاب عقیق رنگ تو را
کرد خوش خوش به زر ناب خضاب
چند گفتی و بر رباب زدی
غزل دعد بر صفات رباب
بس کن از قصهٔ رباب کنونک
زرد و نالان شدی چو رود رباب
چون بینی که می بدرندت
طمع و حرص و خوی بد چو کلاب
پس خویشت کشید پنجه سال
بر امید شراب و آب سراب
گر نهای مست وقت آن آمد
که بدانی سراب را ز شراب