- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 54390 - 82/5
- وزن: 0.50kg
- UPC: 75
دیوان استاد ابوالفرج رونی
نویسنده: ابوافرج رونی
ناشر: مطبعه شوروی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 190
اندازه کتاب: وزیری جلد سخت - سال انتشار: 1304 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : عالی
مروری بر کتاب
به تصحیح پرفسور چایکین مترجم اول سفارت شوروی در ایران
در تذکره آتش درباابوالفرج رونی نوشته است: از شعرای جلیل الشأن و از فصحای عذب البیان است و اکثر شعرا به استادی او اعتراف و از بحر فضایلش اغتراف کردهاند. در مجمع الفصحا مرقوم استکه سخنگوئیست شیرین زبان و فصیحی نیکو بیان در باب مولد او عقاید مختلف است محمد عوفی او را از خطره لوهور دانسته است و صاحب مجمع الفصحا نوشته که اصلش از رونه قریهای از نیشابور است و مینویسد که چندی در لاهور زیسته باز به رکاب سلطان پیوسته لذا او را لاهوری خواندهاند.
مدت و زمان حیات ابوالفرج چندان معلوم نیست ولی ظاهرا آنست که وی در سال 451 به شاعری و ستایش سلطان ابراهیم بن مسعود بن ابراهیم پرداخته و پس از آنکه او در سال 481 درگذشته است فرزند او مسعود بن ابراهیم را مدح میگفته و مسعود بن ابراهیم در سال 497 پس از شانزده سال سلطنت وفات یافته است. بنابراین تقریبا ابوالفرج رونی در سال 490 بدرود حیات گفته است. و حدودا در این زمان 64 سال داشته است
چه دلبری چه عیاری،چه صورتی چه نگاری
به گاه خلوت جفتی،به گاه عشرت یاری
به غمزه عقل گدازی،به چنگ چنگ نوازی
به وعده روبه بازی،به عشق شیر شکاری
چو بوی خواهم رنگی چو صلح جویم جنگی
چو راست رانم لنگی چه خوست اینکه تو داری؟
شگفت یوسف رویی چرا نه یوسف خویی
یکی قرینه اویی ولیک گرگ تباری
نه سایی و نه بسودی،نه کاهی و نه فزودی
نه بندی و نه گشودی چو دیو دست سواری