- موجودی: موجود
- مدل: 198250 - 22/3
- وزن: 1.20kg
دین نامه های ایران
نویسنده: سیدمحمدباقر نجفی
ناشر: آکادمی علوم اسلامی کلن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 480
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1365 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور - گلاسه
کتابشناسی موضوعی کتابهای دینی ایران
مؤلف پس از شناخت و تاملاتى كه درباره تقسيم معارف و معلومات بشرى به عنوان اساس نظريات متخصصان فن كتابدارى به دست آورد، به نقد طبقهبندى ديوئى پرداخت. تا آنجا كه متوجه شد، در ارائه طرح كتابشناسى كتابهاى دينى ايران نمىتواند، به هيچ يك از الگوهاى رايج كتابدارى متمسك شود. آنچه را كه مؤلف خود از تاريخ علوم اسلامى و فهارس موضوعى نسخههاى خطى كتابهاى خطى كتابخانههاى مصر، تركيه، هندوستان، مغرب سوريه، عراق....و محتويات و مندرجات كتابها در بستر فرهنگ دينى ايران كسب كرده بود، به فهرستى رسيد كه اكنون نيز اساس موضوع بندى اين كتاب است.
در اين فهرست موضوعى، دو جنبه اساسى؛ يعنى: طبقه بندى علوم دينى و خصوصيات ملى تحليل و نگارش چينى علومى كاملا به هم تلفيق شده است. به نحوى كه نه مىتوان آن را الگوئى براى طبقهبندى اسلام دانست، و نه شكلى براى طبقه بندى كتابهاى دينى ايران در همه ادوار تاريخ ايران- مسلمان.در واقع الگوى چنين كتابى براى شناخت سير ترجمه، انديشهها و تحقيقات ايرانى در زمينههاى دينى، و يا بالعكس شناخت پژوهشهاى دينى در سرزمين ايران صده 11 تا 14ق است.
پژوهشهاى مؤلف بى آن كه قصد تألیفى داشته باشد، مهمترين منبع تدوين چنين مجموعهاى شد. سيرى در آثار دينى ايران براى شناخت معرفت دينى، مؤلف را واداشت تا به تدريج بر خواندهها و يادداشتهاى خود نظمى ابتدائى بخشد. و فكر تنظيم فهرستى از دانستهها را با نقدها و تحليلهائى كه ذيل آنها نگاشته به وجود آورد.
در كتاب، دين هم به معناى اخص آن كه در اذهان عامه و خاصه است و هم به اعتبار فرهنگ و تمدن كه الزاما رگههاى اصلى آن در فرهنگ و تمدن ايرانى تار و پود يافته، مد نظر بوده است. با اين همه نمىتوان مرز واقعى چنين كتابهايى را با آثار مكتوب و نثر و نظم ادب، تاريخ و جهانبينى و حقوق اساسى جامعه ايرانى در بستر هزاران سال تعيين و تفكيك نمود. مؤلف محترم مىخواسته است كه نام كتاب را، كتابشناسى كتابهاى دينى ايران بگذارد؛ ولى قيد فهرست موضوع و تعيين محدوده زمانى ذيل آن ضرورى بوده است. و اگر چنين مىكرد با نامى طول و دراز و هم ادائى بزرگ و هم جلوهاى رسمى و ادارى به آن بخشيده مىشد.
كتاب حاضر به نه بخش با عنوان نه كتاب تقسيمبندى شده است. كتاب اول با نام جهانبينى در چهار فصل، كتاب دوم به نام قرآنشناسى با پنج فصل، كتاب سوم به نام سنن با دو فصل، كتاب چهارم به نام اخلاق دينى در يك فصل، كتاب پنجم با عنوان حقوق اسلام در پنج فصل، كتاب ششم با عنوان تاريخ اسلام با پنج فصل، كتاب هفتم با عنوان شعر و قصههاى دينى با دو فصل، كتاب هشتم به نام آثار كلى پيرامون اسلام و كتاب نهم به نام اديان و مذاهب در پنج فصل مىباشد.
مؤلف پس از شناخت و تاملاتى كه درباره تقسيم معارف و معلومات بشرى به عنوان اساس نظريات متخصصان فن كتابدارى به دست آورد، به نقد طبقهبندى ديوئى پرداخت. تا آنجا كه متوجه شد، در ارائه طرح كتابشناسى كتابهاى دينى ايران نمىتواند، به هيچ يك از الگوهاى رايج كتابدارى متمسك شود.
آنچه را كه مؤلف خود از تاريخ علوم اسلامى و فهارس موضوعى نسخههاى خطى كتابهاى خطى كتابخانههاى مصر، تركيه، هندوستان، مغرب سوريه، عراق....و محتويات و مندرجات كتابها در بستر فرهنگ دينى ايران كسب كرده بود، به فهرستى رسيد كه اكنون نيز اساس موضوع بندى اين كتاب است.
در اين فهرست موضوعى، دو جنبه اساسى؛ يعنى: طبقه بندى علوم دينى و خصوصيات ملى تحليل و نگارش چينى علومى كاملا به هم تلفيق شده است. به نحوى كه نه مىتوان آن را الگوئى براى طبقهبندى اسلام دانست، و نه شكلى براى طبقه بندى كتابهاى دينى ايران در همه ادوار تاريخ ايران- مسلمان.
در واقع الگوى چنين كتابى براى شناخت سير ترجمه، انديشهها و تحقيقات ايرانى در زمينههاى دينى، و يا بالعكس شناخت پژوهشهاى دينى در سرزمين ايران صده 11 تا 14ق است.
پژوهشهاى مؤلف بى آن كه قصد تألیفى داشته باشد، مهمترين منبع تدوين چنين مجموعهاى شد. سيرى در آثار دينى ايران براى شناخت معرفت دينى، مؤلف را واداشت تا به تدريج بر خواندهها و يادداشتهاى خود نظمى ابتدائى بخشد. و فكر تنظيم فهرستى از دانستهها را با نقدها و تحليلهائى كه ذيل آنها نگاشته به وجود آورد.
در كتاب، دين هم به معناى اخص آن كه در اذهان عامه و خاصه است و هم به اعتبار فرهنگ و تمدن كه الزاما رگههاى اصلى آن در فرهنگ و تمدن ايرانى تار و پود يافته، مد نظر بوده است. با اين همه نمىتوان مرز واقعى چنين كتابهايى را با آثار مكتوب و نثر و نظم ادب، تاريخ و جهانبينى و حقوق اساسى جامعه ايرانى در بستر هزاران سال تعيين و تفكيك نمود.
مؤلف محترم مىخواسته است كه نام كتاب را، كتابشناسى كتابهاى دينى ايران بگذارد؛ ولى قيد فهرست موضوع و تعيين محدوده زمانى ذيل آن ضرورى بوده است. و اگر چنين مىكرد با نامى طول و دراز و هم ادائى بزرگ و هم جلوهاى رسمى و ادارى به آن بخشيده مىشد.