- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 112789 - 34/5
- وزن: 0.40kg
- UPC: 27 = 35
دیدارها
نویسنده: بیژن جلالی
ناشر: مروارید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 300
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
بیژن جلالی در آخرین شب آبان ماه هزار و سیصد و شش خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش ابراهیم جلالی بود و مادرش اشرف الملوک هدایت. خانواده ی پدری اش در اصل تفرشی بودند. خانواده ی مادری جلالی از خاندان قدیمی هدایت به شمار می رفتند.
بیژن جلالی چند ماهی در رشته ی فیزیک دانشگاه تهران و چند سالی در رشته ی علوم طبیعی دانشگاه های تولز و پاریس درس خواند. همه ی آنها نیمه کاره ماند. زیرا علاقه به شعر و ادب ، مسائل فکری و ادبی و گشت و گذار آزاد در زمینه های فلسفه و هنر و ادبیات، او را از انضباط و نظم درس خواندن دور کرد. در بازگشت، در رشته ی زبان و ادبیات فرانسوی دانشگاه تهران نام نوشت. دوره ی لیسانس را به پایان برد.
علاقه به شعر و ادب، فلسفه و عرفان ، زندگی در محیط فرهنگی خاندان هدایت، گفتگو با دایی اش صادق هدایت و تاثیر پذیری از او و اقامت پنج ساله ی دوره ی جوانی در فرانسه ، پیوند هایی میان جلالی و نوشتن به وجود آورد. گاه به فارسی، گاه به فرانسه .آنها را جدی نمی گرفت. اما پس از اینکه به ایران بازگشت و توانست با فراغ بیشتری بخواند و بیاندیشد و بنویسد، تامل های شاعرانه اش نظم گرفت. توانست از ادای معانی ذهنی خود بر آید. او از آغاز دهه ی چهل این تامل ها را به نشر سپرد. سروده هایش در مجموع با تلقی مثبت و گشاده رویانه ای از اهل ادب معاصر رو به رو شد. هرچند شعر هایش همه سپید بود و به نسبت هم نسلانش تا حدی دیر به انتشار آنها پرداخت.
من برای خودم زمزمه کرده ام
ولی همگام بودم با زمزمه جویبارها
و زمزمه باد در برگ های درختان
و گاه همراه با موج های ساقه های گندم در باد
و آنگاه که خاموش شدم
زمزمه جویبارها و زمزمه باد
در بر گ های درختان
و موج های ساقه گندم در باد
همچنان زمزمه می خواهد بود.
***
برای اینکه صبحمان را
به شب برسانیم
باید انچه را که نه سر دارد
و نه ته توجیه کنیم
و به خود بگوییم که چیستیم
و چرا هستیم
و چرا همه چیز هست