- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 185690 - 120/7
- وزن: 1.00kg
دیالکتیک طبیعت و تاریخ + تجدید نظر طلبی از مارکس تا مائو
نویسنده: انور خامه ای
ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - شرکت مولفان و مترجمان ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 155 + 425
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1357 _ 1356 - دوره چاپ: 2 _ 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
دیالکتیک طبیعت و تاریخ
دینامیسم ـ جهش ـ تضاد
دیالکتیک ؛ به معنای ستیز و چیزهای مخالف یکدیگر و یا متناقض است، دیالکتیک یکی از ادوات فلسفه و نظریهای دربارهٔ سرشت منطق است، پیشینه تفکر دیالکتیکی به یونان باستان و به طور مشخص به نظریات سقراط بازمیگردد. به بیان ساده، هرگاه دو نظر فلسفی در تضاد یا تباین با همدیگر باشند عملی خردگونه که آن دو را در یک نظریه جدید جمع کند دیالیکتیک است. از نظر هگل و مارکس این امر اجباری و ذاتی خرد است .
مارکس دیالکتیک را تنها با رویدادهای تاریخ و جامعه همساز می دید و انگلس بود که دامنه دیالکتیک را به حوزه طبیعت گسترش داد . اما انگلس ( که هرگز خود اصطلاح ماتریالیسم دیالکتیک را به کار نبرد ) مدعی نشد که ماتریالیسم تاریخی را می توان از ماتریالیسم دیالکتیک استنتاج کرد . این کار را پلخانف کرد که نخستین بار این اصطلاح را به کار برد ؛ و نیز لنین ، که آن را چنان تفسیر کرد که ماهیت جهان با آرزوهای انقلابی سازگار در آید .
انورخامه در این کتاب با اتکاء به دانش وسیع و اندیشه باریک بین خود قوانین حرکت و جهش را تشریح کرده و از کلیه علوم (ریاضیات ـ طبیعیات ـ علوم اجتماعی ) برای اثبات صحت این قوانین دلیل و مثال آورده است. نظیر این کوشش ایشان یعنی اثبات صحت اصول تفکر دیالکتیکی با ذکر امثله علمی غالباً به وسیله دانشمندان دیگر نیز انجام داده شده است و بخصوص در این اواخر روشنفکران برجسته مارکسیست نمونه هایی چند در این زمینه به دست داده اند ولی تا آنجا که من آگاهی دارم کتاب حاضر از لحاظ جامع بودن خود دارای مزیت بیشتری است و می تواند برای کلیه کسانی که می خواهند از منظره علوم جدید در پرتو تفکر دیالکتیکی واقف شوند سودمند واقع گردد...
تجدید نظر طلبی از مارکس تا مائو
مارکسیسم، صرفنظر از اهمیت و کاربرد سیاسی آن، جنبش فکری است که در شاخص ترین رشته های علوم انسانی، فلسفه، اقتصاد و جامعه شناسی برداشتها و دیدگاه هایی را طرح کرده است که با گذشت زمان نه تنها از اهمیت آنها، جدا از درستی یا نادرستی شان، کاسته نشده...
"مباحث کتاب، با رویکرد تجدید نظر طلبی در مارکس و اندیشه پیروان و تئوریسینهای دیگر، در سه بخش تدوین شده است .در بخش اول "دیالک تیک"، در بخش دوم "ماتریالیسم تاریخی "و در بخش سوم "طبقات اجتماعی و انقلاب " به بحث گذاشته میشود .نویسنده در بخش اول، فلسفه و روششناسی مارکسیسم را بررسی کرده است .وی در همین بخش میخواهد وجوه افتراق و اشتراک مارکس و هگل را به مخاطب عرضه دارد .
در بخش دوم عقاید و نظریات اجتماعی مارکس را تحلیل کرده است .ماتریالیسم تاریخی، ریشههای تاریخی، ریشههای تاریخی آن، نوع برداشت "مارکس"، "کاوتسکی"، "پلخانف "و "لنین "نسبت به این نظریه بررسی شه است .در آخرین بخش کتاب جامعهشناسی مارکس از لحاظ دینامیزم یا پویایی تفسیر شده است .
این که عامل پیشرفت اجتماع تحول است یا انقلاب؟
علت تکوین انقلاب چیست؟
آیا در جامعه دو طبقه دائما با هم ستیز دارند یا طبقات مختلف با یک دیگر در ستیز هستند؟