- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165990 - 60/2
- وزن: 1.00kg
دکتر مصدق و مجلس هفدهم
نویسنده: عبدالله شکری
ناشر: امیرکلام
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 502
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1394 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور
نوشتهای مستند و مغضوب همه تشکل های سیاسی
در تیرماه 1332، دکتر مصدق، نخستوزیر وقت ایران، که از چندی قبل با برخی از نمایندگان مخالف خود در مجلس به چالش جدی خورده و فعالیت آنها را مانع کارش میدانست، از نمایندگان فراکسیون نهضت ملی خواست که به طور دستهجمعی از وکالت مجلس استعفا دهند، این درخواست با وجود مخالفت برخی از آنان، اما به خاطر احترامی که برای ایشان قائل بودند، به مورد اجرا درآمد و با این کار مجلس از اکثریت افتاد.
دکتر معظمی، رئیس مجلس که خود عضو فراکسیون نهضت ملی و از هوادارن دکتر مصدق بود استعفا نداد، او از همه نمایندگان خواست که طی جلسهای علنی در صحن مجلس حاضر شده و طبق آییننامه داخلی مجلس مراحل استعفا را طی کنند، اما اعضای فراکسیون نهضت ملی باز هم به درخواست دکتر مصدق، به این دعوت لبیک نگفتند و در آن جلسه شرکت نکردند، دکتر معظمی نیز در همانجا طی سخنانی اعلام کرد که با غیبت این تعداد از نمایندگان دیگر امیدی به برگزاری جلسات علنی مجلس نمیرود.
در کتاب حاضر، وقایعی که در خلال سالهای 1328 تا 1332 رخ داده، نقد و بررسی شده است. تصمیم دکتر مصدق برای انحلال مجلس هفدهم از طریق مراجعه به رفراندوم در حالی که کمتر از یک سال از عمر آن مانده بود، باعث مخالفت جمعی از برجسته ترین مشاوران و هواداران دکتر مصدق از جمله دکتر معظمی، دکتر شایگان، دکتر کریم سنجابی، دکتر غلامحسین صدیقی، خلیل ملکی و محمود نریمان شد.
آنها تلاش کردند که مصدق را از تصمیم خود منصرف کنند اما او بر سر رای خود باقی ماند.بنابراین دکتر مصدق که اولین بار ضمن نطق روز 9 اسفند 1331 در جلسه خصوصی مجلس تهدید به رفراندوم و انحلال مجلس کرده بود، روز پنجشنبه 4 تیر 1332 منتخبین فراکسیونهای اتحاد و کشور را به منزل خود دعوت و خطاب به آنها نطقی ایراد کرد.
این نطق که چند نوبت در رادیو تهران با آب و تاب فراوان پخش شد و روزنامه اطلاعات عیناً آن را درج کرد، تهدیدی بود علیه مجلس شورای ملی و بعداً معلوم شد زمینهسازی کرده است تا دکتر معظمی به جای آیتالله کاشانی به ریاست مجلس برگزیده شود.در تاریخ 10 تیر 1332 هیات رئیسه جدیدی برای مجلس انتخاب شد، در این ترکیب جدید آیتالله کاشانی جای خود را به دکتر عبدالله معظمی داد ولی نواب رئیس که محمد ذوالفقاری و احمد رضوی بودند همچنان در همان سمت باقی ماندند.
دکتر مصدق بهرغم مخالفت مشاوران و یاران خود در جلسه 4 تیرماه 1332 در منزلش ضمن ابراز علاقهمندی به حفظ احترام و تقویت مجلس، اعلام کرد:«با وضع فعلی مجلس دولت که مسوول اداره مملکت است به هیچ وجه نمیتواند از اختیارات خود صرف نظر کند، زیرا صرف نظر کردن از اختیارات با وضع فعلی مجلس که کوچکترین قدمی در راه اصلاحات بر نمیدارد، به نظر دولت کاملاً برخلاف مصلحت و مضر به حال مملکت است و قابل دوام نیست و دولت در مقابل مردم اخلاقاً و قانوناً مسوولیت دارد و نمیتواند ناظر این اوضاع باشد و ناچار برای رفع این مشکلات باید چارهای بیندیشد....
در فصل اول شرح زندگی دکتر مصدق از سال 1261، یعنی سال تولد ایشان تا پایان سلطنت قاجاریه (1304) بررسی شده است. تولد، خانواده، انتخاب به نمایندگی اصفهان، تحصیلات در پاریس و سوئیس، تالیف تز دکترا و ... از جمله مباحثی است که در این فصل مطرح شده است. در فصل دوم، زندگی دکتر مصدق بین سالهای 1304 تا 1330 واکاوی شده است.
آغاز زمامداری دکتر مصدق، انتخاب به نمایندگی دوره ششم مجلس شورای ملی، کاندیداتوری نخست وزیری، نمایندگی دوره شانزدهم مجلس، نفت، روابط پهلویها با دکتر و مصدق و ... در فصل دوم به بحث گذاشته شده است. در نهایت نیز دوران نخست وزیری ایشان و مجلس هفدهم به طور مفصل بررسی شده است.