- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 107358- 100/1
- وزن: 1.20kg
- UPC: 250
ديوان قصائد , هزار غزل ، مقطعات
نویسنده: تقی دانش (مستشار اعظم)
ناشر: دانشگاه تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 835
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1337 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
بی ثبات است فلک دور زمـــــان می گذرد
نگــذری گر ز جهــان از تو جهان می گذرد
مصلحت دیــــد خود امــروز به فردا مفکن
تا تو اندیشه کنـــــی دور زمــان می گذرد
جوی ها می رود از دیـــده چــون رود مرا
مگــر از چشم مــن آن سرو روان می گذرد
خُم شکن صبح به میخانه پی خُم شکنی است
بین چنین روز چـــه بر باده کشان می گذرد
عیش با مطــرب و می خوش گذرد گر بر یار
چون به خلـوت بروی خوشتر از آن می گذرد
آگهـــی نی به دل این مدعیان راست ز عشق
آنقـــــدر هست که حرفی به زبان می گذرد
شیخک عــــام فریب از برِ چشمـم بگذشت
همچو گرگــــی که برِ چشم شبان می گذرد
تقي دانش، دولتمرد و اديب معاصر ايرانی، ملقب به ضیاء لشكر و مستشار اعظم، متخلص به دانش و معروف به حكیم سوری. وی در ۱۲۸۸در تفرش بهدنیا آمد و در تهران پرورش یافت.پدرش، میرزا حسینخان تفرشی، كه ناصرالدینشاه به دلیل سیهچردگی او را به بلور ملقب ساخته بود، وزیر ناصرالدینشاه، حاكم تهران و رئیس قورخانه بود.دانش از جوانی به نگارش و ادب بسیار علاقهمند بود و با بسیاری از افاضل عصر حشر و نشر داشت .ادبیات و الاهیات را نزد میرزاابوالحسن جلوه و ملاعبدالصمد یزدی و خوشنویسی را نزد میرزاعلیمحمد صفا آموخت.آغاز خدمات دولتی دانش منشیگری نزد میرزا یوسف مستوفیالممالك در تهران بود، مدت ده سال نیز نزد محمودخان ناصرالملك همدانی تا زمان فوت وی در كرمانشاه و كردستان و خراسان.
دانش در جلسات ناظمالدوله ملكمخان و امینالدوله و ناصرالملك، در بارۀ لزوم اصلاحات و قانون، شركت میكرد و ماحصل جلسات را مخفیانه مینوشت. پس از فوت ناصرالملك، مدتی در خدمت علیاصغر امینالسلطان بود و پس از آن به كفالت و نیابت حكومت یزد مأمور شد .دانش تا زمان مرگ امینالسلطان اتابك در ۱۳۲۵منشی او بود. معارضۀ او با قوامالسلطنه، منشی عینالدوله، به تبع اختلافاتِ امینالسلطان و عینالدوله، از حوادث مهم زندگی او در آن دوره بود.
مرحوم علی اصغر حکمت، در خصوص شعر و سبک شعری دانش می نویسند:« در قصیده سرایی شیوۀ قدما و مخصوصاً انوری و ظهیر فاریابی را تتبع بسیار کرده و به آن از نظر احاطه کامل به زبان و ادبیات عرب، چاشنی مخصوص بخشیده و سبکی خاص خویش پدید آورده که هم از حیث پختگی و انسجام الفاظ و جزالت بیان و هم از کثرت معانی و نکات دقیق و هم از لحاظ روانی و روشنی عبارات در دوران خویش کمتر نظیر داشت بلکه فرد و یکتا بود.»
مرحوم علامه جلال الدین همایی در این خصوص می نویسند:« مرحوم دانش شاعری به تمام معنی استاد بود و فنون و دقایق این هنر را به خوبی می دانست.گنجینه ای سرشار از لغات و اصطلاحات و اطلاعات متفرقۀ علمی و ادبی که برای شعرای کهنه کار مکتب قدیم دربایست است، در مخزن حافظۀ نیرومندش ذخیره داشت...در انواع شعر از قصیده و غزل و قطعه و... دست داشت و لیکن طبعاً قصیده سرا بود و در این شیوه از اساتید قدیم مخصوصاً خاقانی پیروی می کرد و به اسلوب او، لغات و اصطلاحات علمی و ادبی فارسی و عربی را در اشعار خود به کار می برد.»