- موجودی: موجود
- مدل: 196814 - 84/3
- وزن: 0.30kg
دوبروفسکی
نویسنده: الکساندر پوشکین
مترجم: کریم کشاورز
ناشر: پیام
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 132
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
تصاویر گلاسه
«دوبروفسکی» سرگذشت دردناک جوانی به نام «ولادیمیر دوبروفسکی» است که روح نجیب و بلندهمتی دارد، اما سرنوشت وادارش میکند که زندگی راهزنان را پیش گیرد. دوست پدر او که مردی ثروتمند اما مستبد و بیرحم است، طی اتفاقاتی ملک دوبروفسکی را به تصرف خود درمیآورد. بعد از رسیدن ولادیمیر به آنجا پدر در بازوانش جان میسپارد و ماموران، خانه را اشغال میکنند.
ولادیمیر نیز از روی کینه نسبت به دشمن پدرش و نظام جامعه، خانة قدیم را آتش میزند و به جنگل رفته و شروع به راهزنی میکند. او طی ماجراهایی دلبستة «ماشا»، دختر دشمن پدرش میشود، اما او با شخص دیگری ازدواج میکند و ولادیمیر بعد از آن به خارج از کشور میگریزد....
پوشکین آموزش خود را زیر نظر معلمان خصوصی فرانسوی آغاز کرد. سال ۱۸۱۱ میلادی تحصیل در دبیرستان تسارسکویه سلو که اکنون در شهر کوچکی به نام پوشکین نزدیک سن پتربورگ واقع است و در آن زمان اقامتگاه تابستانی تزار بود، شروع کرد. وی در این دبیرستان علوم اجتماعی و ادبیات را به خوبی فراگرفت. در همین مدرسه بود که طبع شاعری اش نمود پیدا کرد و جوایزی هم برای آن دریافت نمود.
میان معلمان وی، استاد علوم اخلاق و علوم سیاسی او کونیتسین، تحصیل کرده داننشگاه گوتینگن بود که مسبب آشنایی پوشکین با بسیاری ازدکابریست های آینده شد.دانش آموز بود که به جهان ادبی وارد شد و نخستین شعر خود را در سال ۱۸۱۴ در پیک اروپا منتشر کرد. روزی که منظومه «روسلان و لودمیلا» را در ۱۸۲۰ به پایان رساند، شاعری شناخته شده بود. بعد از اتمام مدرسه، به خاطر سخنرانیهای انتقادیاش در حمایت از اصلاحات اجتماعی مجبور به ترک پایتخت و به سمتمولداوی شد. در آنجا او عضو فیلیکی اتریا شد که برای آزادسازی و استقلال یونان از امپراتوری عثمانی فعالیت میکرد. از این گذشته او تحت تأثیر انقلاب یونان قرار گرفت.
سال ۱۸۲۳ پوشکین به اودسا رفت و باز آنجا با حکومت درگیر و مجبور به تبعید شد. با این حال اجازه ملاقات تزار نیکولاس یکم را یافت. در ۱۸۳۱ پوشکین با نیکولای گوگول ملاقات کرد و تحت تأثیر داستانهای کمدی اش قرار گرفت. در همین سال او باناتالیا گونچارووا ازدواج کرد. پس از ازدواج رفتوآمد او به دربار بیش از پیش افزایش یافت؛ ولی پس از پیشنهاد لقب بسیار پایین درباری به وی توسط تزار، او بسیار عصبانی و سر شکسته شد، زیرا قبل از همه همسر بسیار زیبای او مورد ستایش درباریان بزرگ (از جمله خود تزار) بود.