- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 188561 - 112/2
- وزن: 0.60kg
دو سفرنامه درباره لرستان
نویسنده: سیسیل جان ادموندز , بارون دوبد ولادیمیر مینورسکی
مترجم: سکندر امان اللهی , بهاروند لیلی بختیار
ناشر: بابک
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 190
اندازه کتاب: وزیری لب برگشته - سال انتشار: 1362 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
همراه با رساله لرستان و لرها
این کتاب از سه بخش تشکیل شده است. در ابتدا رساله «لرستان و لرها» نوشته مینورسکی از فرانسه به فارسی ترجمه شده با معرفی زندگینامه نویسنده که توسط مترجم صورت گرفته است. سپس فهرستی از مندرجات این سفرنامه و بعد از آن متن سفرنامه شروع میگردد. در ادامه یادداشتهایی درباره لرستان نوشته ادموندز عنوان گردیده است. در ابتدای این یادداشت، پیشگفتاری از مترجم و زندگینامه ادموندز و در ادامه فهرست مطالب این بخش و سپس متن یادداشت ذکر میگردد.
در این یادداشت میخوانیم مسافرت ادموندز از دزفول به منگره، دره منگره، مسافرت از دزفول به بروجرد، گزارش جاده خرم آباد، بیرانوند، بروجرد و یادداشتهای مسافرت از دزفول به خرم آباد و بروجرد و در پایان این یادداشت، گزارشی از جاده کرمانشاه به خرم آباد مشاهده میگردد. در پایان سفرنامه لرستان، نوشته بارون دوبد با گفتاری از مترجم آغاز میگردد و سپس کتاب، با حواشی و توضیحاتی از مترجمین به پایان میرسد.
گزارش سفرنامه یادداشتهایی درباره لرستان.ادموندز، در این یادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره میگوید و این سفر را در سوم ژوئیه سال ۱۹۱۷ م به طرف مال داراب خان در صالح آباد انجام میدهد. ادموندز درسال ۱۹۱۳ م وارد ایران شد و به عنوان مامور سیاسی به جنوب غربی ایران اعزام شد و بیشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعالیت داشت، در همین زمان بود که به لرستان مسافرت کرد.
این یادداشت، ترجمه یادداشتهای مسافرت نامبرده به لرستان است که برای شرکت نفت انگلیس- ایران تهیه گردیده و در آن زمان جزو اسناد محرمانه بود است. ادموندز در این سفر ضمن مذاکره با سران ایلات لرستان، زمینه عبور یک کاروان را از طریق لرستان فراهم کرد. اما این کاروان که شامل چند هزار راس قاطر و الاغ حامل اجناس انگلیسی بود، به محض ورود به میانکوه بالا گریوه به وسیله لرها به تاراج رفت. اجناس این کاروان متعلق به برادران لینج بود که جاده خوزستان- اصفهان را در اختیار داشتند. از این رو لرها غارت این کاروان را مبدا تاریخ قرار داده و آن را سال لنچ مینامیدند.
این شکست ادموندز را ناراحت ساخت؛ به طوری که نارحتی او در سراسر یادداشت هایش هوید است. بدون تردید ادموندز در بسیاری از موارد در حق میزبانان خود که با سادگی و به آئین ایلیاتی از وی پذیرایی کرده کمال بی انصافی را روا داشته است. تصویری که وی از لرها ارائه میدهد، یک جانبه و دور از حقیقت است. از آن جایی که او نتوانسته است، سیاستهای امپریالیستی دولت متبوع خود را اجرا کند، به ناچار تمام کاسه و کوزهها را بر سر لرها شکسته و آنها را ابن الوقت و خوک صفت میداند.
تا جایی که نامبرده و یکی از همکاران او به نام ویلسون درباره لرها چنین داوری کردهاند: در مصاحبههایی که خود با ادموندز داشتم، علت این پندار ناروا را درباره لرها را جویا شدم. وی ضمن پوزش اظهار داشت که در آن زمان جوان و کم تجربه بوده و ناراحتیهای گوناگون سبب گردید که آن مطالب را بنویسد. مطالب این بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوی نکات تاریخی درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی لرستان در آن زمان میباشد و فعالیتهای امپریالیستی انگلیس در لرستان را فراهم میآورد. در بخشی که به منگره سفر نموده است، میرهای منگره را در جدولی به نظم در آورده است. وی این یادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.